منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

هویت اصیل ایرانیت

منصوره صامتی |

خواستی بری سفر  کنار همه ی وسایلی که می بری   حتما  هویتت رو هم با خودت ببر ...

هویت اصیل ایرانیت ...

  • منصوره صامتی

نظرات  (۳۴)

آقای باغشهر عزیز 
کاملا درست میفرمایین هستند خانواده هایی که پوشش چادر انتخابشونه ولی خارج از کشور بدتر از شهروند اون کشور لباس میپوشند ، میدونم که بانو صامتی هم بسیار گِله مندن از کسانی که استفاده ابزاری از چادر میکنند ، درسته که توی خیلی از کشورها نمیشه چادر سر کرد ولی میشه درحد رضایت خدا هم حجاب داشت .
در عجبم از افرادی که به فروشگاه مجهز به دوربین مداربسته میرن خیلی با احتیاط هستند چون زیر نظرند ولی توی دنیایی که حتا نیت آدمها زیر نظره چه برسه به رفتار  توجهی ندارند ، شاید ضعف ایمانه که فکر نمیکنند روزی در مقابل پروردگار باید پاسخگوی اعمالشون باشند و بعضی هم میگن کی از اون دنیا برگشته که ببینیم چه خبره 
  • سـجــا د حکیمی
  • سلام . وب خیلی خوب و مفیدی دارید واقعا . . .

    موفق باشید . . . 
    در زندگی ام از خیلی از آدم های معمولی و بعضا کاملا غیرمذهبی درس های بزرگ گرفته ام ؛ از راننده اتوبوس تا مغازه دار و .. شاید بزرگترینش را یک کارمند گمرک فرودگاه بیروت به من داد . 
    درسی که یک ثانیه بیشتر طول نکشید ، اما به اندازه ی یک ترم جامعه شناسی و مردم شناسی و ارتباطات می ارزید ! .. 

    با حرص و عصبانیت به او که خیلی معطلم کرده بود گفتم : تو مگه مسلمان نیستی ؟
    منتظر بودم تا بگوید : چرا ... البته و بعد بپرسم : پس چرا یک مسلمان را اذیت می کنی و آزار می دی ؟! ..  و او از آیه ی قرآن یا حدیثی که برایش می خوانم متاثر شود و پشیمان گردد و راه بیاید .

    پرسیدم : مگر تو مسلمان نیستی ؟! 
    او بدون اینکه سرش را از روی کاغذهای روی میز بالا بیاورد خیلی عادی گفت : نه ! 
    شاید سکوت من یک ثانیه هم نشد ، دیگر هیچ نداشتم که بگویم ! 
    حالا با مخاطبی روبرو بودم که با من فقط در انسان بودنش اشتراک داشت و متاسفانه حوزه _
    _ های علمیه به من نیاموخته بود که با یک انسان باید چگونه سخن گفت !


    دلنوشته ای از حاج آقا محمدرضا زائری 


    کاربر عزیز یه دوست..

    به نظر من فقط خانواده یکی از عامل هاس بازدارنذه اس.خیلی ها هستن که خانواده خوبی ندارن ولی چون تو محیط آزادی بزرگ شدن خودشون انتخاب کرد نوع پوششون رو.
    خیلی از خانم عای چادری هستن که بالاجبار سر میکنن و وقتی به یه محیطایی میرسن که آزادترند از بعضی قیدها سریع حجابشون رو بر میدارن.

    وگرنه چیزی که آدمی با گوشت و پوست خود لمس میکند و درک کند قابل تعویض نیس.
    من خودم به عنوان یه پسر خوشتیپ! وقتی یکم سبک پوششم رو تعییر میدم و به اصطلاح امروزی تر لباس میپوشم معنی امنیتی که حجاب داره رو درک می‌کنم.

    حجاب و آراسته پوشیدن به نظرم بهترین امنیتی که خداوند بع مسلمونا اعطا کرده.
    کاش قدرشو بیشتر بدونیم.
    آفرین ، توی چند جمله مهم چیزو گفتید ،اصالت ایرانی واسلامی یعنی حتی خارج از کشور هم که بری ریشه های ملی و دینیت رو از یاد نبری ، نه اینکه بعضی هنوز پاشون به کشورهای خارجی نرسیده توی هواپیما یا کشتی و یا عبور زمینی از مرز کشور کشف حجاب میکنند .
    به نظرم همش به خانواده برمیگرده که چقدر اهل سنت اصیل یا دینداری باشند.
    جناب ناشناس گرامی ؛ 
    تصور نمی کنم این پاسخ درصدد شخصی قلمداد کردن اعتقاد به حجاب شرعی باشه. 
    بلکه همانطور که شما فرمودید ، حجاب حکمی شرعی و قرآنی است و از حقوق الهی به شمار می آید و حقی شخصی نیست که فرد بخواد به اختیار خود از خودش سلب کند . 

    اما در پاسخ به مخاطب ، باید نخست به اقتضای همان مخاطب مورد نظر صحبت کرد و درواقع پرسیدن سوالهایی کوتاه و اینچنینی است که فتح بابی برلی گفتگوهای بعدی و جدی تر و علمی را می گشاید و زمینه ی یک بحث مفید واقع می گردد .

    وقتی مخاطبی به عقاید دیگران از جمله عقاید اسلامی که همه می دانند منسوب به خداوند است ، اهانت می کند ؛ نمی توان به او گوشزد کرد که این حکم خداوند است و تو باید به حکم خدا احترام بگذاری ! چرا که ممکن است مخاطب مورد نظر ما عنوان کند که : من اصلا خود خدا را هم قبول ندارم !! ... آنگاه چه ؟
    پس ما باید از دریچه ی فهم ، فکر و نظر مخاطب به دنیای ذهن او وارد شویم که در نازل ترین سطح ، استفاده از قواعد زندگی اجتماعی است ؛ چرا که انسان با هر عقیده ای ، در درجه ی اول متعلق به اجتماع است و ارزش ها و هنجارهای زندگی اجتماعی ، مورد وثوق و اعتنای همگان از هر مذهب و آئینی است .
    پس ما از  این راه وارد شده و احترام به عقاید دیگران که از اصول اولیه و مشترک در همه ی جوامع بشری است را دستاویز یک بحث و گفتگو قرار می دهیم ، تا در مراحل بعد به بحث اصلی که همان بحث در مورد اعتقادات الهی است برسیم. 

    با توجه به آنچه گفته شد ، بنده پاسخ مدیر را پاسخی هوشمندانه می دانم ضمن آنکه شما نیز به مطالب بسیار خوبی اشاره فرموده اید . 
    باتشکر.
    حناب ناشناس 
    اگر کمی دقت فرمایید پاسخ مدیر محترم به شخص بود نه جوابی برای حفظ حجاب 
    بیاد دارم پستهای بسیاری رو با توضیح کامل شرعی به اهمیت حفظ حجاب و توصیه برای شناخت آگاهانه و عمل به دستورات دین نوشتند ، این جملات بخشی از پاسخشون درباره چادر است:
    بنده معتقدم ( خانم صامتی) که چادر سر کردن و یا پوشیدگی معلول یک اندیشه و تفکر است  و فرآیند پذیرش آن باید از درون به بیرون باشد  باید از تغییر بینش به تغییر رفتار برسیم ولی متاسفانه بسیاری چادر را علت فرض کرده و به دنبال تغییر رفتار بدون پشتوانه ی اندیشمندی هستند 
    حناب امیرحسین عزیز بهتون خوشامد میگم ، نوع نگارش بانو صامتی مفهومی و نگاهشون به مساعل فرهنگی و اجتماعی روز جامعه دقیق و کلی ست ، از ویژگیهای  نگارش عرض کنم نوع نوشتن و انتخاب کلمات بگونه ایست که ضمن آگاهی رسانی
    به مخاطب بسیار ساده و روان می نویسند ، بهتون پیشنهاد میکنم پُستهای قبلی رو هم مطالعه بفرمایید.
    مفتخریم به همراهی با مطالب ارزشمند بانو صامتی و تشکر از ایجاد این فرصت برای یادگیری و گفتگو .
    تصور می کنم این پاسخ نه تنها کامل نیست که حتی درست نیست:
    "پاسخ: 
    ادبیات شما در مورد عقاید دیگران مودبانه است ؟! "
     این نه تنها عقیده که خواست و حکم خداوند است. اگر مسلمانی به حکم قرآن و اگر شیعه ای به حکم رسول و ائمه باید حفظ حجاب کرد.
    حجاب عقیده شخصی من هست اما تنها این نیست، چیزی فراتر از اینهاست. حجاب بیش و پیش از همه چیز خواست خداست، حکم خداست، یاری کننده ای از جانب خداست. حجاب شبیه همه تاکیدات و توصیه ها و حتی مهربانی های خداوند، ودیعه و تعهدی است برای انجام دادن، موردی است برای آزمون، وسیه ای است برای تعالی، ابزاری است برای تقرب به او . البته در کنار اینها کلی نتایج فرعی دیگه هم داره: آرامش خود، خانواده و دیگران، دوری از زندگی حیوانی و خواب و خور و شهوت، پرهیز از سطح بی مایه و مورد اصرار شیطان.

    کمی با تأمل معنی این آیات را دریابید:
    1. وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِینًا
    2. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ
    3. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا


    قبل از آنکه قسمت پایانی از آداب سفر تقدیم بگردد ، می خواهم در مورد سوغاتی در سفر یک توضیح بدهم .
    پیامبر اکرم فرموده اند : هرکس از شما به سفر می رود ، وقتی به سوی "خانواده" اش باز می گردد [ تاکید بر خانواده در درجه ی اول و یا حتی انحصار به آن ، در اینجا دارای نکات مهمی است.] ، برای آن ها هدیه آورد ؛ گرچه آن هدیه ، تکه سنگی باشد. 
    از نظر نگارنده ، از این حدیث دو موضوع ، نتیجه گیری می شود یا می تواند نتیجه گیری بشود . 
    نخست آنکه استفاده از مثال "تکه سنگ" در بیان نورانی نبی مکرم اسلام ، دال بر "اصل" تهیه و تدارک تحفه و سوغاتی [فارغ از هزینه ی کم یا زیاد آن ] در سفر است . 
    مهم نیست سوغاتی چه باشد . در فرهنگ اسلامی اصل بر تهیه و تدارک آن است . 
    آنچه از ظواهر به دست می آید آن است که ، تهیه ی سوغاتی نشانه ای از دلتنگی مسافر و همچنین به معنی به یاد بودن او در سفر ، برای خانواده اش است که در حضر به سر می برند. 
    پیش کش چنین تحفه و متاعی به هر یک از اعضای خانواده ، یکی از آداب اسلامی معاشرت در اسلام است که موجب مسرت و الفت بیشتر دلهای یک خانواده به هم می شود. 
    گویا اسلام با تدارک چنین برنامه ای به عنوان یکی از آداب سفر ، می خواهد مسافری که در ظاهر مدتی دور از خانواده اش به سر برده ، بهانه ای برای مولفه القلوب داده باشد و دوری او ، اثر سوء بر روابط نزدیک و صمیمی اعضای آن خانواده نگذارد .

    این یک مطلب ؛ 
    مطلب دوم آنکه کلمه ی "سنگ" در حدیث ، که جزئی از خاک به حساب می آید ،  [در کنار گران نبودن هدیه که گاهی مانع از تهیه آن می شود] به نظر می آید اشاره ی لطیفی است به سرزمینی که مسافر در آن به سر برده است . 
    همچنان که کلمه ی سوغات یا ارمغان در لغت نیز به همین موضوع اشاره دارد . یعنی هدیه و تحفه ای که مسافر از سفر خود به همراه می آورد و به خانواده و یا دیگران پیش کش می کند ؛ که لطف آن هم در همین است که در سفر تهیه شود ، خواه در سفرهای خارجه و یا خواه در سفرهای داخلی . 
    به نظر بنده اگر سوغاتی و ره آورد سفر ، مختصر و مفید تهیه شود و منطبق بر فرهنگ سازنده ی اسلام ، نه اسباب زحمت برای مسافر خواهد بود و نه موجب خروج ارز [در سفرهای خارج از کشور] 


    اما ادامه ی آداب سفر : 

    آداب بازگشت
    رعایت آداب زیر در بازگشت از سفر شایسته است:
    1. تعجیل در بازگشت
    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند: « مسافرت بخشی از سختی است. زمانی که یکی از شما سفرش را به پایان رساند، پس باید در برگشت به سوی خانواده اش شتاب کند.»

    2. هدیه برای خانواده
    حضرت محمد صلی الله علیه و آله می فرمایند: « هر کس از شما به سفر می رود، وقتی به سوی خانواده اش باز می گردد، برای آنها هدیه آورد؛ گرچه آن هدیه، تکه سنگی باشد.»

    3. اطلاع رسانی
    جابر بن عبد اللّه انصاری می گوید: « رسول خدا صلی الله علیه و آله نهی فرمود از اینکه مردی شب از سفر برگردد و بدون اطلاع قبلی، در را بر خانواده اش بکوبد.»

    4. استحمام و نماز
    امام صادق علیه السلام می فرمایند: « هنگامی که شخصی از سفر باز گردد و وارد منزلش شود، قبل از اینکه به کاری بپردازد شایسته است که تنش را با آب شستشو دهد و دو رکعت نماز بخواند و سجده نماید و خدا را صد مرتبه شکر کند.»

    5. ولیمه دادن
    رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: « ولیمه (مهمانی) در چهار چیز است: 1. عروسی؛
    2. مهمانی کودکی که برایش قربانی می کنند و به خاطرش غذا می دهند؛(یعنی عقیقه ی فرزند که مستحب است در روز هفتم از ولادت نوزاد صورت بگیرد.)
     3. اعذار که مهمانی برای ختنه کردن پسر است،
     4. ایاب و آن چنین است که انسان هرگاه از مسافرت برگشت، برادرانش را دعوت [به مهمانی] می کند. (خاصه اینکه از سفر حج برگشته باشد.) .»

    در پایان انگیزه های سفر در اسلام را برای علاقه مندان به آداب و سنن اسلامی به آخر این مطلب اضافه می کنم و آن اینکه سه انگیزه در سفر مطرح است .
    1.زیارت .( از زیارت بیت الله گرفته تا آستان مقدسه و اماکن شریفه و زیارت والدین و علماء و .. ) 
    2.تجارت و سفرهای تجاری و کاری .
    3. سیاحت و تفریح که بسیار مفید و ارزشمند و بی توجهی به آن جایز نیست .

    برقرار باشید ؛ چه در حضر یا چه در سفر ./

    سلام خانوم صامتی من یه دو هفته‌ای هست که با سایت شما اشنا شدم واقعا چیز های بسیار بسیار خوب و مفیدی ازتون یاد گرفتم از جمله صداقت و سادگی تون و همینطور سادگی مطالبتون که ادم رو جذب نوشته هاتون میکنه به وجودتون افتخار میکنم خواهر بزرگوار
    در راستای ترویج  "سبک زندگی اسلامی" تقدیم می گردد :

    آداب سفر (قسمت سوم) 

    1. صدقه دادن
    امام صادق علیه السلام می فرمایند: « سفرت را با صدقه آغاز نما.»

    2. خواندن سوره مبارکه قدر
    امام باقر علیه السلام درباره اهمیت سوره قدر در هنگام مسافرت چنین می فرمایند: « اگر چیزی بتواند بر قدَر الهی پیشی گیرد، می گفتم: خواننده ی سوره قدر به هنگام سفر یا خروج از منزل سالم به خانه بازمی گردد.»

    3. خواندن آیة الکرسی
    امام صادق علیه السلام فرموده اند: « هر کس در سفر آیة الکرسی را در هر شب بخواند، خود و هر چه با اوست سالم می مانند.»

    4. به همراه داشتن وسایل ضروری
    در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله آمده است که: « وسایل ضروری و مورد احتیاج مانند : ظرف روغن، سرمه دان، قیچی، آینه، مسواک و شانه در سفرهایشان همراهشان بود.»
    در روایت دیگری آمده است: « اشیایی مانند: نخ، سوزن، وسایل تعمیر کفش و مقداری چرم همراه پیامبر بود که لباسشان را می دوختند و کفش شان را تعمیر می کردند.»
    طبیعی است که داشتن این نوع وسایل به مقتضای شرایط آن زمان بوده است و امروزه چیزهای دیگری مورد نیاز است.

    5. تنها مسافرت نکردن 
    در وصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام آمده است: « یا علی! تنها مسافرت نکن که شیطان با شخص تنها است.»
    در روایات، تنها مسافرت کردن به شدت نهی شده است؛ اما اگر کسی ناچار شد تنها سفر کند، مستحب است از خداوند متعال چنین استمداد بجوید: «ما شاء اللّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللّهِ اللّهُمَّ آنِسْ وَحْشَتِی وَاَعِنِّی عَلی وَحْدَتِی وَاَدِّ غَیْبَتِی.»

    6. کمک به دیگر مسافران 
    پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: « هر کس مسافر مؤمنی را کمک کند، خداوند از او هفتاد و سه گرفتاری را دفع می کند.»

    7. مراقبت از اموال
    امام صادق علیه السلام می فرمایند که پدرم بارها می فرمودند: « از عوامل نیرومندی مسافر این است که از خرجیش خوب حفاظت کند.»

    8. مراقبت از خود
    امام باقر علیه السلام به فردی از شیعیانش که قصد سفر داشت چنین سفارش فرمودند: « هیچ سبزی ای را در سفر تا اطمینان به سلامتش پیدا نکرده ای نخور واستشمام مکن و از هیچ آشامیدنی نیاشام تا بدانی چه چیزی در آن است.»

    9. یاد خداوند
    امام صادق علیه السلام می فرمایند: « هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله مسافرت می کرد، در پستیهای مسیر سبحان الله و در بلندیها تکبیر می گفت.»

    10. حرکت در راه، نه از بیراهه
    امام علی علیه السلام می فرمایند: « بر شما باد مسافرت کردن از جاده، اگر چه دور بزند و راه دورتر شود .»

    11. انتخاب مکان مناسب استراحت
    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: « از فرود آمدن برای استراحت در وسط راه و درون دره ها و جاهای گود بپرهیزید.»
    و لقمان حکیم به فرزندش چنین سفارش می کند: « هر گاه در سفر قصد استراحت داشتید، جایی از زمین را انتخاب کنید که رنگش زیباتر و خاکش نرم تر و گیاهانش فراوان تر باشد.»

    12. ارتباط با دوستان
    امام صادق علیه السلام می فرماید: « ارتباط برادران دینی در غیر سفر با دید و بازدید و در سفر با نوشتن [نامه] تحقق می یابد.»
    بدون شک تماس تلفنی یا وسیله های دیگر ارتباطی ، امروزه جایگزین این دستورالعمل می شود .

    13. انتخاب سرپرست
    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: « هر گاه جمع سه نفری با هم مسافرت کنند، باید یک نفرشان را به عنوان امیر [و تصمیم گیرنده] معین نمایند.»

    14.تعیین مسئول خرج
    رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: « هر گاه یک گروه به سفر بروند، باید خرجیهای خود را نزد یکی از خودشان جمع کنند؛ زیرا این کار از نظر [فکری،] روانی و اخلاقی برای آنان بهتر است.»

    15. تقسیم کار
    « از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که در سفری، اصحاب خود را به ذبح گوسفندی امر فرمود. یکی از آنها کشتنش با من، دیگری گفت پوست کندنش با من، و شخص دیگری گفت تیکه تیکه کردن به عهده من، و فرد دیگری گفت پختنش با من. پس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود بر من است که برایتان هیزم جمع کنم. گفتند: ای رسول خدا! به پدران و مادرانمان قسم شما چنین نکنید. ما از شما کفایت می کنیم. فرمود: می دانم که چنین می کنید؛ ولی خدا عزّوجل کراهت دارد که بنده اش با یارانش باشد و در بین آنها تنها بماند. پس حضرت بلند شد و شروع به جمع کردن هیزم کرد.»


    اخلاق مسافر : 
    1.خدمت به دیگران
    رسول خدا صلی الله علیه و آله در بیان اهمیت خدمت به دیگران در سفر فرموده اند : 《آقای هر جمعی در مسافرت ، خدمتگزار آنان است. پس هر کس در خدمت کردن بر آنان پیشی گیرد، با هیچ عملی جز شهادت نمی توانند بر او سبقت گیرند.»

    2.پرهیز از مخالفت با تصمیم جمعی مگر در معصیت 
    امام صادق علیه السلام می فرمایند که در وصیتهای لقمان به فرزندش آمده است: « ای پسرم! همیشه با همراهانت موافق باش، مگر در مورد نافرمانی خداوند عزیز و جلیل.»

    3. مشورت در کارها
    لقمان حکیم به فرزندش می فرمود: « هر گاه با جمعی به سفر رفتی، در کارهای خودت و کارهای آنان زیاد با آنها مشورت کن.»

    4. تهیه بهترین زاد و توشه
    لقمان به فرزندش سفارش می کند: «هنگامی که با گروهی به مسافرت می روی ... کم صحبت کردن، زیاد نماز گذاردن، و دست و دل باز بودن نسبت به امکاناتی که در اختیارت می باشد، مثل: مرکب سواری، آب، غذا و خوراکی را به کار گیر.»

    5. حسن خلق و مزاح
    رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: « شش چیز از جوانمردی است که سه تا از آنها در غیر سفر و سه تا از آنها در سفر می باشد... و امّا آن سه چیز که در سفر است [عبارتند از]: بذل و بخشش زاد و توشه [به همراهان] و حسن خلق و مزاح در چیزهایی که موجب معصیت نشود.»

    6. پوشاندن نقاط ضعف همسفران
    امام صادق علیه السلام در بیان مروّت در سفر می فرمایند: « از مروّت به دور است که انسان چیزی خوب یا بدی از همسفرانش مشاهده کند و آن را برای دیگران باز گوید.»


     زندگی رسم پذیرایی از تقدیر است
    سهم من ، هرچه که هست
    من به اندازه این سهم نمی اندیشم
    وزن خوشبختی من ، وزن رضایتمندیست
    شاید این راز 
    همان رمز کنار آمدن و سازش با تقدیر است
    زندگی شاید
    شعر پدر بود ، که خواند
    چای مادر ، که مرا گرم نمود
    زندگی ، خاطره ی آمدن و رفتن ماست
    لحظه ی آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست
    من دلم میخواهد،
    قدر این خاطره را دریابم 
    خوشه های افکار بلندتان سبز و ریشه پاکتان پایدار باد
    زندگی تان پر از انرژی مثبت و عشق باشد 
    « بارش بوسه های خداوند را برایتان آرزومندم »
    بعله ؛ حتما . چرا که نه ؟! .. نیکی و پرسش ؟؟ به مورده خیلی خوبی اشاره فرمودید جناب امیرعلی ارجمند.
    آقای غلامی به آداب سفر یدونه هم من اضافه کنم (مزاح )
    یکی دیگر از آداب سفر البته بهنگام بازگشت خرید سوغاتی از هر شهر برای عزیزان است ، که مسافرت شما رو اونایی هم که نرفتن سفر احساس کنن . 
    شهرها و استانهای کشور عزیزمونم که هر کدوم سوغات خودشونو دارن ، سوغاتی کلاً خوبه یه جور هدیه ست .
    پاسخ:
    بیشتر سبب زحمت و خارج شدن ارز از کشوره ! 
    البته با مختصرو مفید داخلیش موافقم
    این یه مطلب ؛ مطلب بعد اینکه اگر نظر شما این است که ما "هویت" را برابر و خلاصه در "پوشش" بدانیم و بلعکس ، نه . به نظر من نمی توان قائل به چنین موضوعی شد .
    نمی توان گفت : منظور از هویت ، همین پوششی است که من دارم . بلکه پوشش می تواند نماد یک هویت باشد. درواقع پوشش نه تنها نماد ، بلکه نمود یک هویت است . 

    دکتر حدادعادل در کتاب "فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی" چنین نوشته اند : 
    لباس هرفرد ، پرچمی است که آن فرد بر فراز کشور وجودی خود ، برمی افرازد و از طریق آن عنوان می دارد که از چه هویتی برخوردار است ... 

    البته پوشش به تنهایی نمی تواند هویت آفرین باشد . پوششی به عنوان مشخصه ی یک هویت به حساب می آید که نخست بر اساس آگاهی ، انتخاب شده باشد ؛
    و در مرتبه ی بعد ، فردی که پوششی را به عنوان یک هویت مستقل و متعالی پذیرفته ، در عمل نیز ملازم اقتضائات رفتاری همان پوشش و ظاهر بماند ؛ نه اینکه در تناقض با همان ، رفتار نماید که در نزد هر صاحب خردی ، مردود است و پذیرفتنی نخواهد بود .

    آداب سفر ؛ (قسمت دوم) 

    آداب قبل از سفر
    رعایت آداب زیر، قبل از آغاز سفر شایسته توجه است :

    1. مطّلع ساختن اقوام ، دوستان و آشنایان از قصد مسافرت
    رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «حَقٌّ عَلَی الْمُسْلِمِ اِذا اَرادَ سَفَرا أَنْ یُعْلِمَ اِخْوانَهُ؛ «شایسته است که مسلمان وقتی قصد سفر کرد، برادرانش را با خبر کند.»

    2. دعا
    امام رضا علیه السلام می فرمایند: هر گاه برای سفر یا غیر آن ، از منزل بیرون می روی، بگو : «بِسْمِ اللّهِ آمَنْتُ بِاللّهِ وَتَوَکَّلْتُ عَلَی اللّهِ ما شاءَ اللّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللّه. 》

    3. آذوقه و توشه ی سفر
    امام صادق علیه السلام فرموده اند: «ا زمانی که مسافرت می کنید، سفره ای بردارید و وسایل خوب در آن قرار دهید.»

    4. انتخاب زمان مناسب
    امام باقر علیه السلام می فرمایند: « پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز پنجشنبه مسافرت می کرد.»
    همچنین آن حضرت فرموده اند: «ی پنجشنبه روزی است که خدا، ملائکه خدا و رسول خدا آن را دوست دارند.»
    آن حضرت پیروان خویش را از مسافرت در روز جمعه به شدت نهی کرده، می فرمودند: «هر کس در روز جمعه از محل اقامت (و منزلش) به سفر برود، ملائکه او را به خود وامی گذارند، نه در سفر همراهی می شود و نه بر حاجتش یاری می گردد.» 
    [ البته در مورد موضوع سعد و نحوس بودن اوقات و ایام و جلوگیری از ضرر و زیان در سفر، صدقه دادن ، بیش تر مورد تأکید قرار گرفته است.
    امام صادق علیه السلام فرمودند: « صدقه بده و هر روزی که خواستی به مسافرت برو. ] 

    5. گزینش همسفر مناسب
    حضرت علی علیه السلام در وصیتشان به امام حسن علیه السلام می فرمایند: « قبل از سفر ، رفیق و همراهت را گزینش نما.»
    امام باقر علیه السلام می فرمایند: « زمانی که همراه می شوی، با همسان خود همراهی کن و با کسی که خرج تو را به عهده بگیرد، همراه نشو که این کار باعث ذلّت مؤمن است.»
    شخصی خدمت امام صادق علیه السلام می رسد و می گوید: شما از حال من و دست و دل بازی من نسبت به برادران مؤمنم آگاهید. در سفر مکّه چند تن از آنان را با خود می برم و برایشان زیاد خرج می کنم. امام علیه السلام فرمود: « چنین کاری مکن ، که اگر تو زیاد خرج کنی و آنها نیز به ناچار زیاد خرج کنند، به آنان اجحاف کرده ای و اگر تو  خرج کنی  و آنها خرج نکنند ، موجب ذلّت و سرشکستگی آنها شده ای؛ پس با هم طرازان خود سفر کن.»

    6. خداحافظی با دوستان و بدرقه ی مسافر
    رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: « هر گاه کسی به سفر می رود، با برادرانش وداع کند که خداوند متعال در دعای آنها برای او برکت قرار می دهد.»

    7. به خدا سپردن ( تفویض و توکل ) 
    امام باقر علیه السلام وقتی قصد مسافرت داشت، اهل و عیال خود را در خانه ای جمع می کرد و می فرمود: « خداوندا ! دین ، جان ، مال و خانواده ، فرزندان ، همسایگان خودم را و هم چنین تمام نعمتهایی را که به من داده ای، به تو می سپارم.»

    8. توجه به حفاظت دین
    علی رغم همه سفارشاتی که اسلام درباره سفر و آداب آن نموده است، انسان را از سفری که به دین و نمازش لطمه وارد سازد، به شدّت نهی کرده است؛ چنان که امام علی علیه السلام می فرمایند: « انسان نباید به سفری رود که می ترسد در آن به دین و نمازش لطمه ای وارد آید.»

    ادامه دارد.

    لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ !
    از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم. 
    در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم. 
    تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصیر غروب جمعه است و بس!
    ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ:
    ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ..
    ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻔﺮﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
    ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ
    آیاﻣﺸﮑﻞ ﻣﺎ ﺩﺭﻓﻬﻢ ﺯﻧﺪﮔﯿﺴﺖ؟یااندیشه مان؟
  • بنده کدام خدایی؟
  • ⛔هر روز شالهایتان عقب ‌تر

    ⛔مانتوهایتان چسبان ‌تر

    ⛔ ساپورتتان تنگ‌ تر

    ⛔رژ لبتان پررنگ‌تر میشود

     

    ❓بنده‌ی کدام خداییید؟🔴

    ❓دل چند نفر را لرزانده‌اید؟🔴

    ❓کدام مرد را از همسر خود دلسرد کرده‌اید؟🔴

    ❓چند پسربچه را به سمت پنهانی دیدن عکس و فیلم مستهجن سوق داده‌اید؟🔴

    ❓چند جوان را به سمت خودارضایی و زنا سوق داده اید؟🔴

    ❓اشک چند پدر و مادر و همسر شهید را درآوردید؟🔴

    ❓چند دختر بچه را تشویق کرده‌اید که بعدها بی حجابی را انتخاب کند؟🔴

    ❓چند زن را به فکرانداخته‌اید که از قافله مد عقب نمانند؟🔴

    ❓آه حسرت چند کارگر دور از خانواده را بلند کرده‌اید؟🔴

    ❓پا روی خون کدام شهید گذاشتید؟🔴

    ❓باعث دعوای چند زن و شوهر، بخاطر مدل تیپ زدن و آرایش کردن شدید؟🔴

    ❓چند زوج را بهم بی اعتماد کرده‌اید؟🔴

    ❓ نگاه‌های یواشکی چند مردی که همسرش دارد کنارش راه میرود، به تیپ و هیکلت افتاد؟🔴

     

    ⛔نگاه های هوس آلود چند رهگذر و...

    🔥           🔥           🔥

    🚫چطور؟

    🔥بازهم میگویی، دلم پاک است!

    🚫چادری ها بروند خودشان را اصلاح کنند؟

    😑بازهم میگویی، مردها چشمشان را ببندندنگاه نکنند؟

     

    🚫جامعه چاردیواری اختیاری تو نیست❗

    🔻 من اگر گوشه ای از این کشتی را سوراخ کنم، همه غرق میشوند.

    🔥میتوانم گاز سمی اسپری کنم و

    بعد بگویم،شما نفس نکشید؟

     

    ⛔چرا انقدر در حق خودت و دیگران ظلم میکنی؟⛔

     

    ⛔مشکل شما این است که اصلا نمیدانید برای چه به دنیا آمده اید⛔

     

    ✨استاد پناهیان
  • شعر حجاب و عفاف
  • در کلاس حفظ تقوا و شرف 

    دختران درند و چادر چون صدف

      بهترین سرمایه زن چادر است

      زانکه زن را زینت زن ، چادر است

       حفظ چادر ، حفظ دین و مذهب است

      شیوه زهرا و درس زینب است

       حفظ چادر نص قرآن مجید

      قفل جنت را بود تنها کلید 

    حفظ چادر سد فحشا می شود

      روسفیدی نزد زهرا می شود
    نگاه من ، ناظر به "حقیقت" هست ؛ نه متناظر بر "واقعیت" . واقعیت ها را همه می بینند و نیازی به بازگویی ندارد ، اما حقیقت ها را در عصری چنین پر از شبه ، باید برای نسل جدید "بازتعریف" نمود .

    با تبیین صحیح و بازتعریف مجدد آن حقیقت است که مبنای فکری یک عمل و رفتار را ایجاد نمود ؛ و با ایجاد مبانی فکری در جامعه است که می توان رفتاری را در یک فرد بوجود آورد و در فردی دیگر تثنیت نمایید و از این طریق به مهندسی الگوهای رفتاری در بک جامعه دست بیابید .
    البته بنده چنین داعیه و همچین توانایی در قلم و در نوشتار خود نمی بینم ، اما سعی و کوششم در همین مسیر است .
    موفق باشید./
    ما در بحث عقاید ، موضوعی تحت عنوان پلورالیسم و نسبی گرایی نداریم. شما یا یک "تز" را می پذیرید [با اقامه دلیل و برهان] ، یا مجبور به ارائه "آنتی تز" می شوید . 

    حالا جناب آنتی تز ! 
    سوال من و هر مخاطب فهیم این رسانه این است :
    شما تبرج و ارائه ی اندام محارم خود در نزد دیگران و چشم های ناپاک و نگاه های هوس آلود افراد جامعه را می پذیرید یا استفاده از پوششی ساده به رنگی ساده تر به عنوان یک حجاب ، به قول شما "گونی سیاه" ؟!
    آقای غلامی دوست عزیز فرمایش شما درست اما همه اینا رو کسی عملی میکنه که ارزشهای دینی رو ارزش بدونه یعنی کرامت والاتر انسانی رو در عمل بدستورات دین بدونه نه کسی که برای حفظ موقعیت یا شغل  یا گروه و .... ظاهری یا بزور دین داره ، امثال اینا پاشون به اون ور مرز میرسه یه جور عقده نمایش خودشونو دارن ، حتما کاریکاتورهای منتشره که جناب باغشهر هم اشاره داشتن ملاحظه کردید ، یه نمونش همین کامنت قبل از شماست که حداقل حرمت چادر حضرت زهرا سلام الله علیها رو نگه نداشت ، ما با اینجور تفکرات مدرنیسم رو بروییم حتما شنیدین که کشور اسلامی ما دومین مصرف کننده لوازم آرایشی در جهانه ، جالبه اینم بگم که ماه محرم پارسال حدود ۸۰ درصد مصرف لوازم آرایش بالاتر رفت ‌، برای کی ؟ اونم کجا؟ توی روزه امام حسین ع .
    بنظرم بیشتر مشکل روانشناختی دارن تا زیبایی ، سستی ایمان هم از یک طرف 
  • آنتی آنتی گونی!!
  • اتفاقا اگه چیزی هم شبیه به گونی باشه اون مانتوهای تنگ وچسبان وساپورتایی هست که شمامی پوشین(البته اگه خانم باشی)،بیچاره پوست تون که زیراین به قول خودت گونی هانمی تونه نفس بکشه!!!
    وگرنه شکرخدااین چادرهای زیبا وگشادورها نه تنها جسم بلکه روح روهم ازتنگناوفشارخارج میکنه وباپوشیدن وسرکردنش احساس راحتی و فراغ بال داری حتی توی گرمای50درجه تابستان!!!!

    همین که هُرم نگاه های شهوانی و پست به جسم و روح لطیف یک زن نخوره خودش بزرگ ترین موهبته وجای شکرخداوند به میزان بی نهایت بار رو داره.
    خداوند مهربان وجود زن روزیباخلق کرده چون زن آئینه جمال خداونده پس هرچشمی هم لیاقت دیدن آیینه جمال خداوند رو نداره.

    آداب سفر

    سیر و سفر یکی از ضروریات زندگی بشر است. دین مبین اسلام نیز این ضرورت را مورد توجه قرار داده و بر آن تأکید فراوانی نموده است؛ چنان که رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: «سافِرُوا تَصِحُّوا سافِرُوا تَغْنَمُوا؛ مسافرت کنید تا سالم شوید، مسافرت کنید تا سود ببرید.»
    مسافرت موجب بالا رفتن سطح فهم، ازدیاد معلومات و اطلاعات و پرورش شخصیت می شود ؛ در روایات از مسافرت در کنار مشاوره و تجارت ، از راههای افزایش فهم و تجربه و ازیاد و تکامل عقل آدمی یاد شده است . این سخن به جا  در نزد ما ایرانیان به صورت ضرب المثل درآمده است که "بسیار سفر باید ؛ تا پخته شود خامی" !


    در باب اهمیت مسافرت ، اشعار منسوب به امیر المؤمنین علیه السلام چنین آمده است :

    «در جستجوی بزرگی و ارزشها از وطن خود راهی غربت شو و مسافرت کن؛ زیرا در مسافرت پنج فایده وجود دارد:
     برطرف شدن غم و غصه،
     به دست آوردن بودجه زندگی،
    کسب دانش،
    اطلاع از آداب [و رسوم دیگران] و
    مصاحبت با افراد بزرگوار.
    اگر گفته شود در مسافرت ذلّت و رنج و گرسنگی و تشنگی در بیابان و قبول سختیها است، [پاسخ آن این است که ] مرگ جوانمرد بهتر از ماندن در منطقه ای است که ذلّت از طرف سرزنش کنندگان و حسودان بر وی ببارد.»


    با توجه به اهمیت مسافرت در اسلام خلاصه ای از احکام و آداب سفر را که برگرفته از فرمایشات گهربار ائمه بزرگوار دین علیهم السلام می باشد، در چند نوبت تقدیم می کنیم. به امید آنکه با توجه به تعالیم سیاحتی اسلام، بتوانیم با سیر و سفرهای سالم و سازنده، روح و جسم سالم داشته باشیم.

    قسمت اول  :
    انواع سفر
    براساس احکام مسافرت ، می توان سفرها را به پنج دسته تقسیم کرد:
    الف. سفرهای واجب
    سفرهای واجب عبارتند از:
    1. سفر به قصد کارکردن برای تأمین معاش خود و کسانی که نفقه آنان بر انسان واجب است؛ 
    2. سفر برای تحصیل علم ، در صورتی که در وطنش تحصیل آن ممکن نباشد؛
    3. سفر برای انجام حج واجب؛
    4. سفری که با نذر واجب شود.

    ب. سفرهای مستحب
    سفرهای مستحب عبارتند از:
    1. سفر زیارت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام ؛
    2. سفر برای زیارت پدر و مادر ؛ برای صله ارحام و دیدار دوستان و همچنین زیارت امام زادگان و علما و... .

    ج. سفرهای حرام
    سفرهای حرام عبارتند از:
    اوّل: سفرهایی که در اصل ، حرام هستند ؛ مانند: 
    1. سفر به منظور فرار از جبهه ی جنگ ؛
    2. سفر زن بدون اجازه شوهر (در غیر سفرهای واجب ، که در آنها اذن شوهر وارد نیست)؛
    3. سفر فرزند علیرغم نهی پدر و مادر (در غیر سفرهای واجب)؛
    4. سفری که برای بدن ضرر داشته باشد؛
    5. سفری که انسان بر دین خود بترسد یا بیم از دست رفتن نمازش را در آن داشته باشد.

    قسم دوم از سفرهای حرام : سفرهایی که به هدف حرام انجام می شوند، مانند: 
    1. سفر برای کشتن انسانی که کشتن او حرام است؛
    2. سفر برای سرقت و دزدی اموال دیگران؛
    3. سفر به منظور انجام اعمال منافی با عفت؛
    4. سفر برای کمک کردن به ظالم و سایر اعمالی که انجام آن در شرع حرام است .

    د. سفرهای مکروه
    سفر در ماه مبارک رمضان، قبل از گذشتن بیست و سه روز از آن، [ به جهت عظمت و درک شب های قدر ] صورت بگیرد ؛ مگر به خاطر عمره یا حفظ مالی که می ترسد از بین برود و یا حفظ جان برادر مؤمن که می ترسد هلاک گردد، از جمله سفرهای مکروه است.
    سفر به تنهایی ، از جمله سفرهای مکروه است .

    ه . سفرهای مباح
    به جز سفرهای واجب، مستحب، حرام و مکروه، تمامی سفرها مباح می باشد.

    ادامه دارد.

    الان منظور از هویت اون گونی سیاهه!؟
    پاسخ:
    ادبیات شما در مورد عقاید دیگران مودبانه است ؟! 
    مطمعنم منظور شما از هویت اصیل ایرانی رفتار توأم با آموزهای اسلامیست چون گاهی رسومی هست مربوط به قبل از اسلام در کشور .

    پاسخ:
    در این که اسلام انسانی است ، مدرن است ، به روز است و ... هیچ تردیدی نیست ، از سویی انسان های عاقل بر اساس فطرت حتی بدون شناخت اسلام ، انسانی رفتار می کنند اسلام نیزا نسان ها را به فطرت دعوت می کند.
    با این مقدمه باید بگویم ایرانی اصیل حتی در گذشته های دور نیز انسانی و در بسیاری جهات اسلامی رفتار می کرده است. 
    برخی تصور می کنند ایرانی ها به زور اسلام را پذیرفتند در حالی که ایرانی ها به جهت نزدیکی و قرابت و اشتراکات فراوان اعتقاداتشان با اسلام ، به رضای خداوند تسلیم و مسلمان شدند . 
  • بحران هویت
  • یکی از مسائل مهم اجتماعی جوانان و نوجوانان کشور ما، بحران هویت می‌باشد. بحران هویت در واقع همان بحران شخصیت است و منظور از شخصیت نوعی خودآگاهی است که عمق آن صلابت شخصیت را تضمین می‌کند و نبود آن زمینه‌ساز بحران هویت خواهد شد.
    بحران هویت، عبارت از حالتی است غیر عادی که در اثر نداشتن شناخت کافی و واقعی از خود، جامعه، فرهنگ و دیگران در خود به وجود می‌آید به طوری که در اثر اطلاعات کاذب، از روند سالم خود فاصله می‌گیرد.
  • تعریف هویت
  • هویت فردی شامل ویژگیهای شخصیتی یک فرد است که این ویژگی ها موجب تمایز او از دیگری می شود. در حقیقت ابعاد مختلف شخصیت یک فرد هویت آن فرد را مشخص می کند. و اما هویت ملی عبارتست از باز تولید و باز تغییر دائمی الگوی ارزشها، نمادها، خاطرات، اسطوره ها و سنتهایی که میراث متمایز ملتها را تشکیل می دهند. هویت ملی مفهومی است که سعی می کند تعارضات موجود در هویت های گروهی را به نوعی کاهش داده و آنها را در ذیل یک هویت بالاتر یعنی هویت ملی همگرا سازد. از اینرو هویت ملی در نهایت جنبۀ غالب و مسلط دارد و سایر خرده هویت ها در ذیل آن قرار می گیرند.  

     هویت‌ ملی‌ از وجوه مختلفی به قرار زیر ‌برخوردار است‌:
    1- خانواده
    2- زبان‌ 
    3- دین‌ و آئین‌ 
    4- زادگاه‌ و سرزمین‌ 
    5- تاریخ
    6- ایدئولوژی،‌ سنت‌ها و ارزش‌ها 
    7- باورها و رفتارها 
    8- دانش‌ و فنون‌ 
    9- خودآگاهی‌ و خودیابی‌ که ‌از نحوه‌ ترکیب‌ مولفه‌های‌ پیشین‌ پدید می‌آید.

    هویت، مجموعه‌ای از تعلقات  مادی و معنوی انسان است که اصول آن از قبل شکل گرفته‌اند
    "فستبقوا الخیرات" ؛

    در نیکی ها از یکدیگر سبقت بجویید !

    فرهنگ حقیقتی است زنده و زاینده که به شکلی پیوسته و پویا در حال آفرینش است ؛ مرگ این حقیقت زنده [ در عرصه ی جهانی ] زمانی است که بواسطه ی عدم خودباوری ، در مسلخ تقلید مسخ و نیست گردد .

    اهمیت حفظ و پاسداری از فرهنگ و هویت برخاسته از آن در عرصه ی بین الملل ،  زمانی بر ما آشکار می گردد که بدانیم می توان با باور و اتکا به داشته های غنی فرهنگ ایرانی_اسلامی ، آن  را به شکلی کارآمد و روزآمد ، در این عرصه معرفی و جهانی نمود .
    البته لازمه ی این کار آن است که ما مفهوم  جهانی شدن را به معنای بین المللی شدن بدانیم ؛ یعنی فضایی جهانشمول که در آن فرهنگ های ملی و بومی ، به تبادل فرهنگی می پردازند و نه به تقابل فرهنگی دچار شده و یا در چنبره ی تهاجم فرهنگی گرفتار شده باشند .

    هرچند که جهانی شدن از منظر صهیونیسم با سردمداری و بازیگردانی آمریکا در عرصه ی بین الملل به معنی همگانی شدن و یکی شدن ؛ آن هم با هدف تحقق به سودای رهبری بر جهان معنی می شود .
    در این ایده ، فرهنگ متخاصم و مهاجم با مضمحل نمودن سایر فرهنگ های بومی و ملی در فرهنگ غالب خود ، به دنبال دست یابی به منابع سایر ملت ها می باشد .
    در این تعریف ، لزوم حفظ هویت [ به عنوان عنصری مبارز در فرد و جامعه که  آن را در برابر هجوم دیگران تجهیز می نماید و با ممانعت از خلع سلاح شدن ، مانع از تحمیل یک هویت جعلی بر فرد می شود ] دوچندان می شود .

    به خاطر همین اهمیت مضاعف است که شکل گیری هویت و حفظ آن در برابر هجمه ها ، از اهداف اولیه هر مکتب فکری به شمار می آید .
    در مکتب اسلام نیز ، این مهم مورد تاکید قرار گرفته و هویت اسلامی در کنار هویت ملی ، درصدد ایجاد یک هویت غنی تر برآمده است .
    فرموده اند : خدا رحمت کند کسی که بداند از کجا آمده ، در کجا قرار دارد و [ با تاثیرپذیری و تاثیرگذاری در جامعه که معنای تبادل فرهنگی را به ذهن متبادر می کند ] قرار است  سرانجام به کجا برود .
    این حدیث درواقع به "چه کسی بودن" ، "به چه چیزی تعلق داشتن" و سرانجام  به "چه کسی شدن" دلالت دارد که اساس  آن همان "هویت" است .
    هویت چه به عنوان هویت فردی ( کیستی ) و چه به عنوان هویت ملی ( احساس تعلق و تعهد به اجتماع و کلیتی جامعه ای فرد در آن عضویت دارد ) و چه به عنوان هویت فرهنگی ( شناسنامه ی یک ملت ) وجه تمایز افراد و جوامع با هم است .

    در کتاب خاطرات پروفسور حسابی که به قلم تنها پسر ایشان ، مهندس ایرج حسابی تدوین و تنظیم شده است ، می خواندم :
    جناب پروفسور در مباحثه با یکی  اساتید سرشناس جامعه شناس غربی [ که متاسفانه اسم این ایشان در خاطر بنده نیست ] به بحث و تبادل نظر پیرامون فرهنگ و جهانی شدن می پردازند .
    در این مباحثه ، استاد غربی قائل به یکسان سازی فرهنگ ها [ بخوانید : اضمحلال سایر فرهنگ ها ] در فرآیند جهانی شدن بوده اند ؛ اما پروفسور حسابی ، جهانی شدن و جهانی اندیشیدن را منافات با حفظ هویت ملی و فرهنگی نمی دانستند .
    در این بحث ، پروفسور حسابی با بیانی شیوا ، از زبان ساده ی تمثیل استفاده می کنند که سرانجام جامعه شناس غربی در برابر منظق علمی پروفسور تسلیم شده و از تز و نظریه ی خود عدول می کنند .
    تمثیل پروفسور حسابی این بود که اگر شما در ظرفی ، گوی های یکسان و شبیه به هم را قرار دهید و ظرف را با حالتی دورانی به چرخش درآورید ، گوی ها توسط نیروی گریز از مرکز ، هریک خود را به سطح ظرف می رسانند اما دیگر فرقی نمی کند که کدام گوی ، زودتر خود را به سطح برساند !

    در سطوح جوامع هم ، وضع به همین گونه است . فرهنگ های مشابه و یکسان ، انگیزه را برای رشد و تلاش از افراد و جوامع سلب می کند .
    این حس سبقت گرفتن و مسابقه که در زبان قرآن با تعبیر "فستبق الخیرات" هم آمده و بدان تصریح شده است ، در جهانی یک دست و یک شکل ،  رنگ می بازد . 

    بانو سلام.

    این روزا که شاهد همچین چیزی نیستیم.

    وقایع نوروز از جلو چشمه آدم کنار نمیره.
    به مرز ارمنستان که نزدیک میشن چادر رو در میارن با روسری و حجاب شل. اوناییم که مانتویین دیگه اون روسریم سرشون نیس.

    میری دبی یه ایرونی درست و حسابی نیس.
    میری استانبول یه شلوارک پاشونه.
    آنتالیا که نگو یه لاس وگاسیه برا ایرونیا.

    حالا کجا دنبال هویت بگردیم دیگه.


    درخت نخل درخت عجیبی است ، خوزستانی ها می دانند چه میگویم 
    توگویی این درخت نبات نیست ، چیزی شبیه آدمیزاد است ، بی جهت نیست که واحد شمارش آن نفر است ، نخل تنها درختی است که اگر سرش را قطع کنی میمیرد بر خلاف همه درختان که سرشان را که میزنی بارو برگشان بیشتر هم میشود اما نخل نه سرش را که قطع کردی میمیرد ، مهم نیست ریشه اش در خاک سالم باشد ، سرش را که قطع کردی می میرد.
    فرهنگ مثل نخل است ، مهم نیست که ریشه ات هزاران سال در تاریخ باشد مهم این است که سرت هم سالم باشد یعنی نمود فرهنگی امروز جامعه ات هم سالم باشد .
    اگر فرهنگ جامعه ای بیمار شد آن فرهنگ میمیرد ولو هزاران سال ریشه داشته باشد .
    وقتی به جامعه و مردمان نگاه میکنم به گمانم سر این نخل را بریده اند .
    کجا رففتین شما حالا؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">