منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

تفاوت ندارد جزء کدام دسته،حزب،طبقه ی اجتماعی وجنسیت باشیم تفریح بخش مهمی از زندگی انسان هاست...

ادامه دارد...

عقیده ی شما در مورد تفریحات ارزشی چیست ؟

ارزشی ها اهل تفریح و خوشگذرانی هستند و یا به گمان اشتباه برخی ارزشی ها تنها غصه می خورند و عزادارند ؟!

سبک زندگی (لایف استایل ) ارزشی ها چه نوع تفریحاتی را برمی تابد ؟

ارزشی ها اوقات فراغت خود را چگونه می گذرانند؟

  • منصوره صامتی

ارزشی ها

تفریح

نظرات  (۱۶)

💠 اصطلاحات جالب جبهه های دفاع مقدس:

چشم چران=دیده بان

ترکش پلو=عدس پلو

برادر عبدا...= برای صدا زدن رزمنده ای که اسمش را نمیدانستند.

تجدیدی= مجروح شدن و به شهادت نرسیدن

ایستگاه بدنسازی=ایستگاه صلواتی

اوشین پلو= برنج سفید بدون مخلفات

ایران تایر=پوتینهای بسیجی

ایران گونی=شلوار و اورکت بسیجی ساخت وطن 
حلوا خور=کسیکه هرگز شهید نمیشود و از همه عملیاتها سالم باز میگردد

پا لگدکن=نماز شب خوان

بی ترمز= بسیجی،عاشق خاکریز اول(حکایت از شجاعت و به کام خطر رفتن)

برادران مزدور=نیروهای عراقی و دشمن

آدمکش گردان=امدادگر! کنایه از ناشی بودن نیروهای امدادرسان خصوصا در شرایط عملیاتی

برمیگردم ! یا با رخت؛یا با تخت یا با یخ:
یا زنده میمانم، یا مجروح میشوم،یا شهید میشوم.

بوی چلو کباب=بوی شب عملیات

ترکش اواخواهری= ترکش فوق العاده ریز و ناچیز که بدن را گویی ناز میداد و اصابت آن اسباب خجالت بود!

ترکش حسین جانی= ترکش بزرگ که کمتر از توپ مستقیم نبود و به هرجای شخص که میخورد تیکه بزرگه گوشش بود!و شهادت بر اثر اصابت آن چون و چرا نداشت و چون شهادت در اذهان عامه بیش از همه در امام حسین ظهور دارد و ترکشی را که منجر به شهادت میشد از آن تلقی حسین جانی میشد؛
خلاصه یعنی ترکش شهید کن.

ترکش با معرفت= ترکشی که زوزه کشان می آمد و از بالای سر رد میشد و راه خودش را ادامه میداد و به کسی آسیب نمیرساند.

الاغ هوایی= کنایه از c_ 130 که معمولا برای حمل بار از آنها استفاده میشد.

پل صراط= پلهای چوبی،فلزی،و سیمانی در مناطق عملیاتی

اسلحه بی فشنگ= آفتابه دستشویی! اسلحه ای که گفته میشد رزمندگان در تاریکی شب بارها با آن از دشمن اسیر گرفتند.

آهنگران گردان= نیروی خوش صدا

آجر= پنیر مونده و خشک شده

آچار همه کاره= چفیه(پارچه ای که ازآن به جای باند زخم،سفره،حوله و... استفاده میشد)

دکمه تقوا=دکمه بالایی پیراهن

اهل دل= طعنه به فرد شکمو

شادی های حلالتون روز افزون... التماس دعا...
پاسخ:
سپاس بسیار جالب 
خانه های آن کسانی که می خورد "در" ، بیشتر
که به سائل می دهند از هرچه بهتر ، بیشتر 

عرض حاجت می کنم آنجا که صاحبخانه اش 
پاسخ "یک" می دهد با "ده" برابر ، بیشتر 

گاه گاهی که به درگاه کریمی می روم 
راه می پویم نه با "پا" ، بلکه با "سر" بیشتر 

زیر دین چهارده معصومم (ع) ، اما گردنم 
زیر دین حضرت موسی بن جعفر (ع) ، بیشتر 

گردنم در زیر دین آن امامی هست که 
داده در ایران ما "طوبای" او "بر" ، بیشتر 

آن امامی که "فداک" گفتنش رو به قم است 
با سلامش می کند قم را منور ، بیشتر 

قم ، همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین 
همچنین از آسمان دارد "چهل اختر" ، بیشتر 

قصد این بار قصیده از "برادر" گفتن است 
ورنه می گفتم از این "معصومه خواهر" ، بیشتر 

در مفامش مصرعی می گویم و رد می شوم 
لطف "بابا" هست معمولا به "دختر" ، بیشتر ... 

شعر از حسین رستمی 


اللهم صل علی الامین الموتمن ، موسی بن جعفر ، البر الوفی ، الطاهر الزکی ، النور المبین ، المنیر المجتهد ، المحتسب الطابر علی الاذی فیک . 
رب فصل علیه افضل و اکمل ما صلیت علی احد ممن اطاعک و نصح لعبادک ، انک غفور رحیم .

اللهم انی اسئلک بحق باب الحوائج ، المحبوس فی سجن هارون ان تقضی حاجتی . 
جناب یک معلم بزرگوار سلام
از لطف شما ممنونم ، حقیقتاً روحیه با طراوتی دارید که قطعاً ثمره پرورش ونگهداری از این موجودات زنده و شاداب است ، از توضیحات مفید و ارزشمندتون متشکرم .
موفق و سلامت باشید دوست عزیز .
سلام دوستان..

میخوام نظرتون رو درباره دست دادن و مصافحه زن و مرد نامحرم و محرم بدونم.

اصلن شما رو به یه چالش دعوت میکنم که آیا دست دادن خوب است یا بد؟

اونایی که مخالفن اونایی که موافقن اونایی که تا به حال این کار کردن اونایی که نکردن بیاین و از عقیدتون دفاع کنین.

هم میتونین اینجا نظر بدین و هم بیاین وبلاگ بنده و نظرتون رو بدین.


http://baghshahreiran.blog.ir/post/greeting

  • یـک مـعـلــم
  • آقـاامـیـرعـلـی عـزیـزم،سـلام

    اسـم زیـبـای شـمـامـرابـه یـاددوسـال پـیـش انـداخـت ،کـه شـاگـردی بـه هـمـیـن اسـم داشـتـم.قـدبـلـنـد،سـفـیـدچـهـره،بـامـوهـایـی لَـخـت،

    کـه هـمـیشـه ی خـدامـی خـنـدیـد.

    درمـحـرم پـارسـال دیـدم کـه درمـراسـم بـزرگـداشـت امـام حـسـیـن عـلـیـه الـسـلام، بـاچـه ذوقـی طـبـل مـی زد.یادش بخیر. .

    .

    درمـوردرابـطـه ی پـرورش گـیـاهـان وطـراوت روح وشـادابـی رفـتـارنـوشـتـیـد.حـقـیقـتاهـمیـنـطـوراسـت.درروایـات داریـم کـه کـنـارهـرگـلـی یـک فـرشـتـه

    قـراردارد.هـرگـاه گـلـی دیـدیـد"صـلـوات" بـرمـحـمـدوآل مـحـمـدبـفـرسـتـیـدودعـاکنـیـد.

    یـادرلـسـان بـزرگـان مـعـرفـت بـیـان شـده اسـت کـه هـرگـل وگـیـاه ودرخـتـی، ذکـری دارنـد.و"بـی دلـیـل" نـبـایـدشـاخـه ی درخـت یـاگـیـاهـی راقـطـع

    کـرد.درقـرآن هـم درآیـات مـتـعـددی ازگـیـاهـان ودرخـتـان مـخـتـلـفـی نـام بـرده شـده وحـتـی خـدای مـتـعـال بـه بـعـضـی ازدرخـتـان "قـسـم" یـادکـرده

     اسـت.

    مـانـنـد:خـرمـا،سـیـب،انـار؛زیـتـون،انـگـور،انـجـیـر،سـدر،سـیـر،عـدس،خـیـار،پـیـاز،کـدو،مـوز،تـرنـج- کـه الـبـته بـاکـنـایـه نـام بـرده شده -،گـنـدم و. . .

    .

    امـادرمـوردسـوال شمـاراجـع به نـحـوه ی"شـلـوغـکار"(!!)بـودن گیـاه فـیـلگـوش- کـه بـه آن گـوش فـیل یا"کـالادیـوم" هم گفـته مـی شـود-

    وسـینگـونـیـوم،بـایـدعـرض کـنـم کـه مـمـکـن اسـت کاربـران زیر18سـال خـواننده این مطلب باشندوبـازکـردن بـیـشتـرمـوضـوع(!)مـمـکن اسـت صـحیـح

    نـبـاشـد.!!

    ازشـوخـی (!)کـه بـگـذریم،دوگـیـاه مـذکـور،رونـده هسـتـنـدورشـدزیـادی دارنـدودرزمـانـی انـدک،فـضـاراراشـلـوغ کـرده و

    جـای زیـادی رااشـغـال مـی کـنـنـد؛ونـیـزبـراثـرتـابـش نـورآفـتـاب،بـه یـک سـمـت خـمـیـده  مـی شـونـدواگـرهـرس نـشـونـد،

    جـارابـرای گیـاهان وگلـدان های دیـگـرتـنـگ مـی کـنـنـد.

    .

    بـرای اسـتـفـاده ازطـراوت وشـادابـی گیـاهـان لـازم نیـست کـه هـمـه ی گـل هـا رابـاهـم ودرحـجـمـی انـبـوه پـرورش بـدهـیـد.

    بـرای مـثـال مـی تـوانـیـدازگـیـاه"پــوتـوس"شـروع کـنـید.چـون روش نـگـهـداری آسـانـی داردوبـدون آفـت یـاکـم آفـت اسـت و

    حـتـی مـی تـوانـیـدآن رادریـک ظرف آب نـگـهداری کنـیـد.

    یـاگـیـاه "سـانـسویـریـا"کـه مـقـاوم بـه آب وهـوای خـشـک وکـم آب اسـت،وبـنـابـه گـفـتـه ی کـارشـنـاسـان عـمـل فـتـوسـنتـزآن

     بـرعـکـس گـیـاهـان دیـگـراسـت.یـعـنـی درروز،دی اکـسیدکـربـن پـس مـی دهـدودرشـب اکـسـیـژن.

    عـلاوه بـرایـن،بـه خـاطـرداشـتـن بـرگـهـای شـمـشـیـری پـهـن وضـخیـم،هـوای آلـوده ی مـحـیـط اطـراف خـودرا تـصـفـیه مـی کـنـد.

    ومـنـاسب هـوای شـهـرتـهـران وکلان شهرهای دیـگراست.

    .

    بزرگـان دیـن فـرمـوده انـدکه "نـفـس رابـایـدمـشـغـول کـرد.اگـرتـونـفسـت را مـشـغـول نـکـنی،اوتـورامـشـغـول خـواهـدکـرد".

    ویـکـی ازراه هـای مـشـغـول کـردن نـفـس مـی تـوانـدپـرورش گـل وگـیـاه بـاشـد.

    مـوفـق بـاشـیـد.

  • یـک مـعـلــم
  • رهـبـرعـزیـزانـقـلاب- کـه عـشـق دل مـاسـت –سـالـهـا پـیـش،درجـلـسـه ای پـیـرامـون شـعـرونـقـدشـعـروجـلـسـاتـی کـه ایـشـان

    درمـشـهـدوسـایـرشهـرهـاشـرکـت داشـتـند،صـحبـت مـی کـردنـد.ومـی گــفـتند- بـه ایـن مـضمـون –

    "مـادرجـلـسـات وانـجمـن هـای شـعـرکـه درمـشـهـدو... شـرکـت مـی کـردیـم، حـضـار،اشـعـارخـودرامـی خـواندندومـاآن رامـوردنـقـدقـرارمـی دادیـم.بـنـده خـودم

    ازدوران جـوانـی دفـتـری داشـتـم کـه اشـعـارخـودرادرآن مـی نـوشـتـم.امـابـه دلـیـل ایـنکـه بـراثـرنـقـداشـعـاردرجـلـسـه بـزرگـان شـعـروادب،سـطـح آن جـلـسـات

     خـیـلـی بـالابـود،اشـعـارخـودم رادرحـدآن جـلـسـات نمـی دیـدم.لـذااشـعـارم رادرجـلـسـات وانـجـمـن شـعـری مـذکـورنـمـی خـوانـدم.بـلـکـه درجـلـسـات

    عـمـومـی تـردربعـضـی شـهرسـتانـهاومنـاطـق ،بـرخـی ازشـعـرهـایـم رامـی خـوانـدم . . ."

    بـرای هـمـیـن درحـال حـاضـراشـعـارانـدکـی ازایـشـان درجـامـعـه مـنتـشـرشـده اسـت.

    .

    درمـوردپـیـشـنـهادشـمـامـبـنـی بـر،داشـتـن وبـلاگ ازسـوی حـقـیـر؛بـایـدعـرض کـنـم کـه گـویـاجـبـریـیـل بـرزبـان شـمـا سـخـن رانـده اسـت ؛

    حـدوددوسـال پـیـش یـکـی ازبـسـتگان،اصـرارکـردکـه وبـلاگـی داشـتـه بـاشـم.مـن قـبـول نـکـردم .گـفـتـم کـه "وقـت" نـدارم ،تـنـظیـم مـطالـب وبـلاگ حـال

    وحـوصـلـه وزمـان وتـوان بـالایـی مـی خـواهـد.

    روزهـایـی کـه تـدریـس دارم آن قـدردرکـلاسهـایـم انـرژی صـرف مـی کـنـم کـه وقـتـی بـه خـانـه مـی آیـم دیـگـررمـقـی درمـن بـاقـی نـمـی مـانـد.بـه قـول امـروزی

     هـا تـمـام فـسـفـرمـغـزم (!)سـوخـت مـی شـود.یـامـثـل خـودرویـی مـی شـوم کـه آب بـاطـری(!) خـالـی کـرده بـاشـد..

    خـلاصـه، ایـشـان کـلـی اصـرارکـردوازمـزایـای بـلاگ بـیـان،رسـانـه ی مـتـخـصـصان واهـل قـلـم،صـحبـت کـرد.ومـن هـم چـنـان درمـقـام انـکـاربـودم.کـه یـکدفـعـه

    بـلـندشـدوخـودش دسـت بـه کـارارسـال دعـوت نـامـه ازطـریـق وبـلاگ خـودش شـد.ومـرحـلـه بـه مـرحـلـه مـدام ازمـن سـوال مـی پـرسـید:مـثـلاایـمـیل ونـام

    کـاربـری ونـام وبـلاگ و. . .

    جـالـب ایـنـجـا بـودکـه درمـوردنـام وبـلاگ هـرپـیـشـنـهـادی مـی دادمـن ردمـی کـردم .نـزدیـک نیـم سـاعـت سـرانـتـخاب (!)نـام وبـلاگ بـحـث کـردیـم وکـلـی

    خـنـدیـدیـم!سـرآخـربـه دلـیـل عـدم تـوافـق درمـذاکـرات(!)قـرارشـدفـعـلاازیـک نـام مـوقـت اسـتفـاده کـنیـم.

    بـعـدگفـت:هـمـان مـطالـبـی راکـه دروبـلاگ مـن بـه عـنـوان نـظـر مـی نـویـسـی،دروبـلاگ خـودت بـنـویـس .یـاشـعـرهـای خـودت رادروبـلاگ درج کـن.

    یـاتـحـلیـل هـای گـونـاگـون سـیـاسـی وفـرهـنگـی و. . .راکـه درجـمـع دوسـتـان ارائـه مـی کـنـی ،بـه عـنـوان مـطـلب وبـلاگ قـراربـده و. . .

    بـه هـرتـقـدیـرآن وبـلاگ پـابـه عـرصـه ی هـسـتـی مـجـازی(!)گـذاشـت .

    ازآنـجـایـی کـه مـشـکل کمـبـود وقـت وخـستـگی بـنـده واولـویـت هـاو بـرنـامـه هـای دیگر ،اجـازه نـمـی دهـد،زمـان کـافـی بـرای وبـلاگ صـرف کـنـم،ودیـدگـاه

    هـاوتـحـلـیـل هاودل نـوشـتـه هـای خـودم رامـنتـشـرکـنـم. لـذا هـرازگـاهـی مـطـالـبی را ازخـبـرگـزاری هـا یـاسـایـت هـای دیـگردروبـلاگـم درج مـی کنم.

    بـه عـلاوه سـطـح مـطـالـب وبـلاگ درنـظـرخـودم آنـقـدرراضـی کنـنـده نـیـسـت، تـانـشـانـی آن رادراخـتـیاردوسـتـان قـراردهـم.

    امـیـدوارم درآیـنـده ای "نـه خـیـلـی دور،نـه خـیـلـی نـزدیـک" بـتـوانـم بـایـک جـمـع بـنـدی مـنـطـقـی وبـرنـامـه ریـزی اصـولـی ،ووقـت گـذاری لازم،وبـلاگ

     پـرمـحـتـوایـی رابـه مـحـضـردوسـتـان وعـزیـزان تـقـدیـم کـنـم. .

    (لَـعَـلَّ الـلّـهُ یُـحـدِثُ بَـعـدَذلـِکَ أمـراً)

  • یـک مـعـلــم
  • سلام وتحیت الهی،

    سرکارخانوم صـامتی،ازبذل توجه واظهارلطف شما بی نهایت متشکرم.

     وبـلاگ شماونوشته های شماوموضوعات متنوعی که درآن مطرح می کنید،ونیزکاربران معززی که بادرج نظرات خودچون ستـاره هاروشنـی می بخشند،

    مجـمـوعـه ای تشکیل داده باعناصری ازجنس صفا وصمیمیت،اخلاص،احترام،وسعت نظر،شرح صدر،گفت وگوهای صریح ودرعین حال مودبانه،روشنگری،یادآوری

    روزهای خدایی،بازگشت به خویشتن حقیقی،تبیین مسئولیت انسان مسلمان درعصرحاضر،تاکیدبرنقش ویژه ی زن درتحقق اهداف اسلام وانقلاب دربعدفـردی،خانواده واجتماع،دفاع ازارزشهاوهنجارهای موردهجوم دشمنان،واکاوی جایگاه وتاثیر رسـانـه درفرهنگ عمومی وفرهنگ سازی عمومی،آسیب شناسی

     معضلات فرهنگی-اجتماعی-اقتصادی وسیاسی،بررسی سبک زندگی اسلامی-ایرانی،بیان ویژگی های فرهنگ مهدویت وولایت و. . .

    مدیریت چنین مجموعه ای، شایسته ی تقدیر وتحسین است.شخصاازحضوردراین وبلاگ،بهره های فراوان برده ام.که اززحمات شما خیلی ممنونم. .

    عشق به مطالعه و تعلق خاطر به کتاب ، حقیقتا پدیده ایست بسیار شیرین ، که اینجانب هم در زندگی خود توفیق  آن را داشته ام که شمه ای از نسیم روح افزای آن را تجربه نمایم. 

    به فرموده ی جناب "یک معلم" عزیز ، خاطرات انس با کتاب ، برای اهل آن زیاد است . 
    یکی از خاطرات بنده به دوران سربازی ام برمی گردد . 

    این خاطره از این قرار است : 
    روزی از روزهایی که سربازان بعد از کار و فعالیت روزانه ، بنابر مقررات جاری ، مشغول خروج از پادگان بودند ، متوجه می شوم که بنده به خطی از فرمان مافوق خود ، اصطلاحا "ممنوع الخروج" شده ام و بالاجبار می بایست برخلاف سایر همرزمانم ، در یگان خدمتی خود باقی بمانم . 
    ماندن در آن روز در پادگان برای من بسیار غیرمنتظره و ناگوار بود ؛ چرا که آن روز ، عصر روز پنجشنبه بود که ازقضا بواسطه ی مناسبتی چند ، تعطیلی روزهای شنبه و یکشنبه را هم در پیش رو می داشتیم. 
    دیگه "قوز بالا قوز" شده بود ! از شوربختی ، ممنوع الخروج شدن من در عمل مساوی با ماندن به مدت 3 شبانه روز عاطل و باطل در پادگان بود . 
    تصمیم گرفتم به هر نحوی که شده ، برای خروج از این مخمصه راهی بیابم. همینطور مشغول غور در گشایش و فرج حال خویش بودم که به یکباره نقشه ی فرار از پادگان به ذهنم خطور کرد ! از آنجا که خود را هنچون زندانی در بند می پنداشتم که زمین به تنگ آمده و آسمان هم بر سرش خراب شده است ، به هر تقدیر درصدد عملی کردن نقشه ی شوم خویش برآمده ام . 

    ولی چون چندان به فنون و راز و رمز این کار آگاه نبودم ، در حین انجام جرم توسط نیروهای گشت پادگان دستگیر شده و "کت بسته" مرا "تحت الحفظ" به اتاق پاسبخش پادگان بردند . 
    چشمتان روز بد نبیند ! از قضا جناب پاسبخش ، همان شیرپاک خورده ای بود که نان گرم "ممنوع الخروجی" را در دامان ما انداخته بود . دیگر چه بگویم ؟! 
    بی درنگ به نحوی که گویی منتظر رخ دادن چنین واقعه و سر زدن چنین خطایی از من باشد ، حکم بازداشت مرا صادر نمود . 
    دیگر دنیا به دور سرم می چرخید . چشمانم سیاهی می رفت . اقلا در بیرون پادگان می توانستم به مدت 3 شبانه روز در بزم دوستانی _همچون خود بخت برگشته که مجبور به ماندن در پادگان شده اند_ در فضای سرسبز آن به تفرج و سیاحت بپردازیم و خوش گوییم و خوش شنوییم و بی خیال همه عالم خوش باشیم . 
    اما حالا در سلول 2×2 تنگ و نمناک بازداشتگاه ، تنها خودم را می دیدم و خودم . 
    زبان قاصر از شرح آن است . نصیب گرگ بیابان نشود ! کم از تجربه ی عوالم قبر و احوالات آن نداشت ! اما دیگر چه سود ؟! کار از کار گذشته بود و این خودکرده را هم دیگر هیچ تدبیری نبود ! 
    ساعتی را به استراحت از انجام عملیات کذایی که شرح آن رفت و خستگی حاصل از آن که اکنون به علت شکست عملیات ، در تنم دوچندان شده بود پرداختم ؛ همینطور به تن آسایی خویش مشغول بودم که متوجه برآمدگی هایی در زیر تختم شدم . زیرانداز زوار درفته ی روی تخت را که کنار زدم ، برق چند کتاب فضای آشفته ی ذهن و مشوش سلول ام را به یک باره روشن نمود . کتاب هایی از شهید مطهری . کتابی از یک نویسنده ی هندی با موضوع ماوراء الطبیعه. چند کتاب آموزش احکام ، کتابی با موضوع تاریخ تحلیلی صدر اسلام و ... 
    به جرات می گویم ، در آن فضا ، هیچ چیز به اندازه ی کتاب نمی توانست به من آرامش بدهد . گمشده ی خودم را پیدا کرده بودم . آنچنان مشغول مطالعه شدم که گذشت زمان را احساس نمی کردم . فقط به یاد دارم که وقتی مامور بازداشتگاه حکم خروج مرا از آنجا آورد ، فقط ملتمسانه در چشمانش خیره شده بودم که آیا می شود مرا در اینجا بیشتر نگه دارند ؟! 
    جناب یک معلم بزرگوار سلام
    علاقمندی به گیاهان وپرورش و نگهداری آنها باعث تراوت روح آدمی میشود ، سبزینگی موجود در این موجودات زنده باعث شادابی انسان خواهد شد ، متأسفانه برخلاف شما خیلی علاقمند به پرورش گیاهان نیستم  . ولی دیدم شادابی در رفتار کسانی که با گیاهان در ارتباط اند .
    یه سوال ازحضورتان گیاه فیلگوش سبز وسینگونیوم ، شلوغکار_یعنی چه جور .
    ممنون سلامت باشید
  • یـک مـعـلــم
  • دومـیـن تـفـریـح حقیر،پـرورش ونـگـهـداری "گـل وگـیـاه" اسـت.سـال هـااسـت سـاعـتـی ازوقـتـم راصـرف رسـیـدگـی بـه گـل هـا وگـیـاهـانـم می کنـم.

    هـریـک ازگـیـاهـانم صـفـتـی بـه خـصـوص دارد:

    پـوتـوس،گـیـاه قـانـع وکـم تـوقـع وبـانـشـاط؛

    سـانـسـویـریـا_ مـعمـولی وابلـق –،صـبـوروسـاکـت؛

    فـیـلگـوش سبـزوسـینگونیوم،شـلـوغـکـار؛

    آگـلـونـما،آرام؛

    گنـدمی،شـاد؛

    حـسـن یـوسـف،خـوشـرنـگ؛

    بـرگ عـبـایـی،مـتـیـن؛

    گـل اخـتـر،بـابـرگ هـای پـهـن وگـل هـایـی بـه رنـگ آتـش؛

    دم روبـاه،پـشـمالـوی سـبـز؛

    تـمـشک،خـوشمزه؛

    کـالانـکـوئا،بـاگـل های صـورتـی؛

    مـوسـی درگـهـواره،احـساسـاتـی؛

    شـمـعـدانـی،صـاف وسـاده؛

    انـواع سـرخـس –بـوسـتون وسـرخس پنـجـه ایـی وسـرخـس جـنـگلـی،سـرزنـده ولـطیـف؛

    کـاکـتـوس،ظـاهـری خـشـن باقـلـبـی ازطـلا؛

    پـامـچـال،رنـگ ووارنـگ؛

    گـل شـب بـوی بـنفـش،خـوش عطـریِ شـبانه؛

    گـل لیـلی یـاپفـکی،بـاگلـهای سـفیـدشـیـپـوری؛

    آمـاریـلیـس،مـوقـر؛

    خـتـمی چـیـنـی،حـسـاس؛

    اسـپـاتـی فـیـلوم یابـرگ قـاشـقـی،کـاری بـه کارکـسی نداره؛

    سیـکـلـومـن –یـا-نـگـونـسـار،بـاگـل هـای صـورتـی ودرضـمـن نـازک نـارنجـی؛

    یــوکـا،کنـد ولـی مـودب؛

    زنـبـق،بـاشـکـوه وخجالتی؛

    شـبـدر،تـرش مـزه؛

    نـرگـس،دل انـگـیـز؛

    شـفـلـرا،بـاچـوبـی مـعـطر؛

    یـاسـمـن زرد،سـخـت کـوش؛

    مـحـبـوبـه ی شـب،بـاعـطـری دیـوانـه کننده ورایـحـه ای آسـمـانـی؛

    نـخـل –معمولی ونخل راپیـس -،بـزرگـوار؛

    گـل رز- صورتی،قرمز،جگری،سفید،همیشه بهار - ،بامـحـبـت وخـنـدان وبـاحـیا؛

    گـزنـه،دردنـاک ولـی مفید؛

    وچـنـددرخـت بـونسـایی –مـینیاتـوری-:

    نـارون کـوهـی،نـاز؛

    مـمـرز،خـوش قـیـافـه؛

    افـرا،دوسـت داشتنی؛

    ازگـیـل ژاپنی،سـرسـخـت؛

    بـیـدمـجـنون،مـتـواضـع؛

    تـوت وشـاهـتوت،کـم تـوقـع وپـربـازده؛

    فـنـدق،قـدبـلـندوبـاحـسـاب وکـتـاب؛

    انـار،مـسـتقل وخوداتکا؛

    گـردویی داشتم -که به پـدرعزیزم هـدیـه کـردم-؛

    و . . .

    وقـتـی بـه گـل هـا وگـیاهـانـم نـگاه مـی کنـم،هـرکـدام سـعـی مـی کنندغـمـی ازدل وچـهـره ام دورکنند،دوری ازآنـهـا بـرایـم سـخـت اسـت،

    دوسـتـشـان دارم . .

  • یـک مـعـلــم
  • باسـلام وتـبـریک ایـام ولادت امـیـرمـومـنـان حضـرت عـلـی

    عـلیه السلام،

    حـقیـرغیـرازفـضـای تـدریـس، بـزرگتـریـن تـفـریحـی کـه دارم،مـطالعـه ی کـتاب است.کـتاب،کـتاب وکـتاب . .

    ازسنین" کـودکی "باکـتاب دم خـوربـودم.به هـرخـانـه ای که

    می رفتیم،اولین چیـزی که ازمـیزبان سـوال کرده و درخـواست

    مـی کردم،

    این بودکه آیا شماکـتابخانه ی شخصـی دارید؟اجـازه هست که ازکـتاب های شمااستفاده کنم؟

    بـرای من هیـچ چیـزبدترومنفـورترازایـن نبـودکـه بـه خـانـه ای واردشـوم و درآن جـاهیـچ کـتابی یـافـت نشـود.

    دوازده سـاله بـودم .

    ایـام عـیدویافصـل تـابسـتان،که بازاردیـدوبازدیـدومسـافـرت خیلـی داغ است،قـرارشـدبه خـانـه دایـی بـزرگـم برویم.

    خـانه ی آن هادرنـزدیـکـی دریـاقـرارداشـت.خـانـه ای درمیـان بـاغـی بـزرگ ودرحـاشـیه ی شـالیـزار.

    وقـتی واردشدیـم،بعـدازسـلام واحـوالپـرسـی،مـن ازدایـی ام پـرسـیـدم شـما کـتاب ،دارید؟دایـی سـرش رابـالابـردوگـفت :نــــه!

    سـاعتـی گـذشت ودوبـاره ایـن سـوال را اززن دایی ام پـرسـیـدم.جـواب داد:مـاهیـچ کـتابی نـداریـم!

    ومـن نـاامـیـد ودمـغ بـاسـخـتـی زیـادی آن سـاعـات دردنـاکِ

    بـی کـتابـی راسپـری کـردم. .

    دفـعـه ی بـعـدکـه مـادرم گـفـت آمـاده بـشویـد کـه مـی خـواهـیـم بـرویـم خـانـه دایـی بـزرگ، گـفـتـم:مــــن نــمـیــام!

    مـادرم گـفـت: زشـتـه نـمـیشـه کـه تـونـیـای..خـلاصـه خـیلـی اصـرارکـرددودلیـل نـرفـتـن مـراپـرسـیـد.

    گـفتـم:آخـه دایـی ایـنـاتـوخـونـشـون هـیـچ کـتابـی نـدارن!!

    ولـی مـادرم بـازاصـرارکـردومـن بـاخـودم فـکـرکـردم چـطـور

    مـی تـوانـم هـم دل مـادرم رانـشکـنم وهـم بـه مـطـلـوب خـودم کـه مـطـالعـه ی کـتاب بـودبـرسـم.

    مـطالـعـه درسـفـر!،

    ایـن راه حـلـی بـودکـه بـه فـکـرم رسـیـد.

    بـه جـای ایـن که مـوقـع مـسـافـرت، بـه خـانـه فـامـیل ودوسـتان بـروم ودرخـواست کـتاب کنـم،خـودم کـتاب مـوردعـلاقـه ام راانـتـخـاب کـرده وهـنـگام مـسافـرت بـاخـودبـبـرم و دیـگـرمـعـطـل نـمـانـم.

    یـادم هـسـت کـه مـابـه خـانه ی دایـی بزرگ رفـتـیـم ودرحـالـی کـه هـمـه درحـال صـحـبـت بـودنـدمـن درگـوشـه ی بـاغ،

    کـتـاب رمـان "واقـعـه ی کـربــلا"نـوشـتـه ی "جـرجـی زیـدان" رامـی خـوانـدم.

    قـصـه ها وخـاطـرات کـتـاب خـوانـی زیـادی دارم . .

    ولـی،

    حـرف زیـاداسـت ومـجـال انـدک . .

    پاسخ:
    سلام عرض ادب و احترام 
    جناب معلم بزرگوار بسیار خوشحال و خرسندم از دیدار مجازی شما ! 
    ای کاش شما هم وبلاگی داشته باشید که گاهی جهت عرض ارادت مزاحم شویم  و البته از دل نوشته های شما بهره مند .از لطف بیکران شما نسبت به پارادوکس  سپاسگزارم . موید باشید و پایدار 
    معلومه که سرتون واقعا شلوغه.
    منم که هی مزاحم میشم . پرحرفی میکنم حتما.
    شایدم انتظارم رفته بالا البته سطحش.
    شایدم صبرم کم شده آخه میگن نسل ما نسل سرعت و پیشروی و بیش فعالی.
    پاسخ:
    سلام 
    بزرگوارید .از قضا نسل شما بسیار حق طلب و منطقی هستند . نظرات رو حالت تاییده .انشالله شب نگاه می کنم حتما پاسخ میدم . ببخشید گاهی فرصت کم دارم . امروزم که ترافیک وبلاگ بالاست .
    خانم صامتی خوبین شما؟
    خانم من سه تا سوال کردم هیچ کدوم جواب نداشت؟

    یه درخواست هم داشتم که هم برا خودتونه و هم برا ما خوبه.
    لطفا کنید تو مرکز مدیریت برین و افزونه جستجو رو که بیان به رایگان در اختیارمون گذاشته رو فعال کنین. مردیم این قد دنباله یه مطلب گشتیم تو بلاگتون.
    خانم جان شما اول بیا برامون روشن کن که ارزشی ها کیا هستن بعد بیا این سوال رو بپرس.
    شاید مفهوم ارزشی بودن تو ذهن من یه جوری باشه تو ذهن اون یکی فرد یه جور دیگه یا اون چیزی که شما بهش ارزشی میگین با اون چیزی که من ارزش میگم متفاوت باشه؟
    داشتن تفریحات سالم از نیازهای یک خانواده و جامعه است به همین دلیل تفریحات نقش مؤثری در شادابی جامعه دارد که وجود آن در رده های مختلف جامعه به نشاط اجتماعی منجر می شود . تفریحات و سرگرمی های مثبت میزان رضایتمندی را از زندگی بالا میبرد و باعث کاهش میزان خشونت های اجتماعی ، انحرافات اجتماعی و ارتقای سطح سلامت جسمی و روانی جامعه است .

    انتخاب موضوعات گفتگو خلاقانه ست خوشحالم که این بار موضوعی روانشناسی که ضرورت ونیاز جامعه به نشاط جدای از هر خط سیاسی ست انتخاب شد ، گاهی دینداری در تقابل با تفریح ونشاط معرفی شد .

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">