برخی از زنان معتقدند با پوشیدن کفش پاشنه بلند احساس بهتری دارند !
برخی زنان معتقدند پوشیدن کفش پاشنه بلند به آنها اعتماد به نفس می دهد !
.
.
.فارغ از دردسرها و تبعات دراز مدت پوشیدن کفش پاشنه بلند زنان همچنان به کفش های بسیار پاشنه بلند علاقه مند هستند !
اگر شما هم مثل این خانم در یک مراسم رسمی به خاطر کفش پاشنه بلند زمین می افتادید ؟!...
آقای شهردار باغ
اگه می دونستم که گفتن کلمه اونجا خطاب به مراغه شما رو ناراحت می کنه ،این رو نمی گفتم..بهرحال هر کسی که برای شهر و زادگاه خودش ارزش قائل باشه برای من باارزشه..الان میرم به یکسری کارام برسم و بعد برمیگردم
سرقت تصاویر خصوصی زنان ایرانی به نام کمپین آزادی یواشکی/ فیلم
چند روز پیش بود که خبرنگار ضدانقلاب فراری، فراخوان کشف حجاب در اماکن عمومی را در قالب پروژه «آزادیهای یواشکی» در فیسبوک عملیاتی کرد و با فریب مردم از آن ها خواست تا تصاویر بدون حجاب در اماکن عمومی از خود تهیه نمایند و در این صفحه فیسبوک قرار دهند.
به گزارش جام نیوز، چند روز پیش "مسیح علی‌نژاد" خبرنگار ضدانقلاب فراری، فراخوان کشف حجاب در اماکن عمومی را در قالب پروژه «آزادیهای یواشکی» در فیسبوک عملیاتی کرد و با فریب مردم از آن ها خواست تا تصاویری برهنه و بدون حجاب در اماکن عمومی از خود تهیه نمایند و در این صفحه فیسبوک قرار دهند.
این پروژه ضدارزشی با استقبال شبکه های ماهواره ای ضدانقلاب و اپوزیسیون روبرو شد؛ به گونه ای که برخی از این شبکه ها از جمله شبکه انگلیسی من وتو (Manoto) و تلویزیون فارسی صدای آمریکا (VOA) با دعوت از این خبرنگار ضدانقلاب به معرفی و فراخوان برای این طرح ضدارزشی پرداختند.
این ماجرا اما آنگونه که اپوزیسیون خارج از کشور سناریوی آن را طراحی کرده بودند پیش نرفت.
اما ماجرا از چه قرار است؟
برای فراخوان و تبلیغ کمپین ضدارزشی آزادی های یواشکی، مسیح علی نژاد در برنامه "روی خط" شبکه صدای امریکا حاضر شد تا از این طریق طرح یادشده را تبلیغ و فراخوان عمومی خود را تکرار کند.
علی نژاد در معرفی این صفحه اعلام کرد که تمامی تصاویر موجود در این صفحه فیسبوکی را با اجازه بانوان صاحب عکس منتشر کرده است و تمامی افراد، خودشان با رضایت کامل عکس هایشان را برای مشارکت در کمپین ارسال نموده اند.
درست چند دقیقه بعد از ادعای علی نژاد، خانمی با شبکه صدای آمریکا تماس گرفت و اعلام کرد که عکس خصوصی او را "بدون اجازه" از صفحه شخصی اش سرقت کرده و در آن صفحه فیسبوکی به عنوان عکس ارسالی مخاطبان منتشر کرده اند.
به نظر می رسد استفاده دزدانه از تصاویر خصوصی بعضی از مردم توسط این خبرنگار ضدانقلاب، در آستانه فصل تابستان حربه تازه ای است برای به راه انداختن موج تازه ای از بی بند و باری در کشور.
منبع : جام نیوز
http://jamnews.ir/TextVersionDetail/352301
ببخشید طولانی شد
گذشته از همه اینا جمهوری اسلامی و دولتمرداش هم مثل هر نظام حکومتی دیگه اشتباهات و اشکالاتی داره..که این اشتباهات و اشکالات روی مردم تاثیر گذاشته و متاسفانه گاهی این اشتباهات باعث شده که ارزش ها کم کم به سمت بی ارزش شدن پیش بره و حتی تو بعضی موردا این اتفاق خیلی تند داره میفته و هیچ کدوم ازما هم نمی تونیم در مقابل این اتفاق مصونیت داشته باشیم..کسایی که تو راس هستن هنوز کاملا متوجه نشدن که سیاست های خشک و جبر در دراز مدت نمی تونه پاسخگو باشه و با این شرایط که تبادل اطلاعات خیلی تند اتفاق میفته مردم و مخصوصا جوونا تعلق خاطرشون رو به نظام و زنجیر وار به اسلام از دست میدن ..
متاسفانه یکی از دلایل اینکه نظام اشتباهاتش رو متوجه نمیشه آدمایی هستن که شدیدا از وضعشون راضی ان و خیلی احساس امنیت و خوشبختی می کنن و فکر می کنن همه مردم تو همون وضعیت عالی هستن و دارن ناشکری می کنن..اینا با به به و چه چه و قربون و صدقه رفتن نمیذارن اونا متوجه اشتباهاتشون بشن و اصلاحش کنن
مثلا صاحبخونه ما یک سپاهیه که چند تا خونه دارن بچه هاش همه مدارج علمی رو طی کردن همه جا آشنا داره و هر جمعه میره نماز جمعه و کلا آدم خوشبختیه!اون خیلی از نظام جمهوری اسلامی راضیه و اگه کوچکترین نقدی از نظام بشه اون سرخ میشه و میگه اونا همش تقصیر احمدی نژاد بود..وقتی با خانمش به خونمون اومده بود که ببینه ما به دیوارا میخ می زنیم یا نه؟!پای حرفاش که نشسته بودم ذوق و شوق رو تو حرفاش حس می کردم..اون طوری حرف می زد که انگار از یه سیاره دیگه اومده بود..
یه سیاره که مردمش خیلی خوشحال و خوشبخت بودن..
آقای شهردار باغ شما که این امکان رو دارید که باآژانس رفت وآمد کنید چرا بحث اجتماعی می کنید مخصوصا در مورد موضوعی که دقیقا به آدمایی مربوط میشه که با تاکسی یا وسایل نقلیه عمومی رفت وآمد می کنند ومطمئنا شما باید راضی و خوشحال باشید چون تهران و ایران رو شما از همون منظر شهر خودتون یا از داخل آژانس می بینید بعد فکر می کنید که زن های ترکیه عجب انسان های بدبختی هستن ما اینجا امنیت داریم و قدرشم نمی دونیم!!!
حتما از دید شما که با آژانس رفت و آمد کردین ایران سرزمین امن و انقلاب اسلامی بهترین و بی نقص ترینه
شاید بهتر بود برای پیش کشیدن بحث کمپین دختران و زنان ترک کمی بیشتر در سطح شهر خودتون و شهرهای دیگه حضور پیدا می کردید..البته نه با آژانس!!!!
من ایران رو تهران نمی دونم..شهرایه دیگه ام رفتم
به حجاب یا بی حجابی ام ربطی نداره چون به خانمای چادری حتی بیشترم اهانت میشه..خودم شاهد بودم که چند بار حتی یه خانم به خانم چادری دیگه توهین می کرد که حتما فکر می کنی تافته جدا بافته هستی و...
آقای شهردار باغ
کامنت شما رو خوندم حق با شماست من فقط به اون بخشش جواب دادم نه به خاطر اینکه برای بخشای دیگه جواب نداشتم.به خاطر اینکه فرصت کمی داشتم..
خانم صامتی قبلا یه مطلبی گذاشته بودن تحت عنوان ایستگاه تاکسی و راهکار آخر اگه اشتباه نکنم..خواهش می کنم بخونید
من با آدمایی که از حقیقت فرار می کنن و خودشون باورشون شده و می خوان به دیگران هم القا کنن که ایران بعد از انقلاب تبدیل به مدینه فاضله شده،خیلی مشکل دارم..احساس می کنم این جور آدما واقعا تو باغ نیستن
نمی خوام وارد این بحث بشم که این موضوع به چه دلایلیه که قبلا دوستایه دیگه اومدن و مسائلی رو مطرح کردن .. من طرفدار این هستم که خودمون رو بشناسیم شهرمون رو مردممون جوونامون رو بشناسیم..مشکلاتمون رو ببینیم
خانم یلدا
قضاوتتون در مورد من کاملا اشتباه بود..کاملا..
حرف من تا این حد سطح پایین نبود که دلیلش جوانی وزیبایی خودم باشه و اینکه مورد تحسین دیگران قرار بگیرم..
اصلا بحث من نیست..چرا فکر می کنید من سنگ خودم رو به سینه می زنم؟به حرف من اعتماد کنید که گفتم بی حجاب نیستم و اگر هم آزادی پوشش باشه نخواهم شد..
شهردار باغ عزیز
کمپینی که تحت عنوان پاتو جمع کن در ترکیه ایجاد شده،اینجا تو ایران بیش از حد ضروری تر بود،.شما احتمالا خانم نیستید یا اگر هستید از وسیله شخصی خودتون استفاده می کنید که فکر می کنید اینجا ما این احترام به خانم ها رو کم وبیش در ایران داریم..مترو به نار چون واگن مخصوص بانوان داره و هر چقدر سخت ولی بهر حال این مسائل رو نداره ولی تاکسی رو خواهش می کنم نفرمایید
آقای امیر علی من برای پاسخ به هر کدوم از این کامنتا اونا رو چند بار می خونم..کامل و چند بار حتی گاهی برمی گردم و باز می خونمش که عین جمله رو دوباره ببینم..بهرحال من فرض رو بر این میذارم که شما و امیر علی خواستید بگید که بعضی از اقلیت ها از بعضی از بچه مسلمونا باحیاترن..
اصلا آدم متعصب و خودخواهی در مورد اسلام و پیروانش نیستم..و هر زمان بحثی با اقلیت ها یا حتی سنی ها پیش اومده ترجیح دادم با سواد کم مذهبیم بحث نکنم و بیشتر شنونده بودم ..از دیگران هم همین انتظار رو دارم که اگه اطلاعات ندارن اسلام رو به چالش نکشن تا بیش از این مردم و مخصوصا جوونا رو ازش فراری ندن..
بحثم از اول سر مذهب نبود ولی خوب هر زمان هر بحثی تو ایران مطرح بشه ناخواسته پای اسلام وسط کشیده میشه..کاش برای بحث تو چنته امون چیزی غیر از تحکم و اجبار و همینی که هست،داشتیم..
سلام خدمت بانو صامتی وهمه کاربرای این موضوع یلدا خانم ، زهرا خانم ومیلاد و امیرعلی عزیز.
یه روزی ملت ما قیام کردن وظلم بزرگی رو از بین بردن تو اون شرایط بهترین گزینه حکومت اسلامی بود که سالها بود خلا اون احساس میشد و مردم تشنه این نوع از حکومت بودن ولی بعد از گذشتن این همه سال مردم به نوعی دارن عادت میکنن یا بهتر است بگیم دیگه براشون تکراری شده این نوع نظام.
همان طور که رهبر عزیز فرمودند نظام اسلامی انعطاف پذیر هستش و میشه این عادت رو با وضع برخی قوانین وتغییر ساختار های نظام تغییر داد ولی هیچ گاه اصول اصلی رو نمیشه تغییر داد .
نمیدونم چرا ما مسلمون ها برخی وقتا از دین خودمون زده میشیم و میخوایم که عوضش کنیم وهمه قوانین دینمون تکراری میشه برامون .
خدا تو کتاب آسمانیش گفته که برخی وقتا ما چیز هایی رو دوس دارین ولی به ضررمون هستش وبهتره آنچه خدا برامون گفته رو انجام بدیم چون اون علمش نسبت به مابیشتر هستش ودرک ما نسبت به احکام او بسیار کم هستش.
در مورد حجاب هم باید گفت که بله برخی ها اگه رو سری سر نکنن خیلی بهتر هستش تا یه چیزی به عنوان روسری رو سرشون باشه ولی احترام همون رو هم نگه نمیدارن .
در کل پوشش چه برای مرد و چه برای یک زن باید به عنوان افتخار باشه چون اون رو از دید آلوده بقیه دور میکنه وباعث میشه که آرامش فکری براش به وجود بیاره.
چد وقت پیش نطریه یه دانشمند روانشناس رو میخودنم که میگفت وقتی کسی آزاد وعریان هستش ویا حتی پوشش داره وقتی مورد دید آلوده بقیه قرار میگیره انرژی های منفی از سیستم هوس رانی بقیه به طرف اون سرازیر میشه وباعث تاثیر بد ومخرب تو زندگیش میشه وبا پوشش بیشتر میشه این انرژیها رو دفع کردو دین ما هم اینو بهمون گفته وحیف که ما نمیخایم گوش کنیم ومیگیم که آزادی هامون رو بیشتر کنیم. ودنبال ازبین بردن حجاب هستیم
به نظر من نظر زهرا خانم مورد احترامه ولی وقتی این نظر عمی هستش که ما رو خدا آزاد ورها تو این کار قرار داده باشه در حالی که حجاب واجب هستش و باید به آن مقید باشیم .
یه کمپینی به نام"پاتو جمع کن" تو ترکیه هست که زنان این کشور درست کردن که برای مردانی هستش که تو مترو تاکسی و اتوبوس بی پروا میشینن وزنان هم مجبور هستن جمع وجور تر بشنینن و این زنان اغلب محجبه نیستن و مورد این نوع ظلم قرار بگیرن .
اون ها تجربه بی حجابی رو تجربه کردن ودنبال آزادی های بیشتر بودن که مجبور به این کار و تشکیل کمپین شدن و میخان که حقوقشون حفظ بشه وما الان این احترام رو کم وبیش داریم بین بانوانمون ولی میخوایم از بین ببریم.
زهرا جان ببخشید میون کلامت. من موهامو توی آسیاب سفید نکردم. اینو ازم داشته باش محاله که روزی در ایران بی حجابی آزاد بشه. محاله......... ممکنه مقطعی تغییراتی در نحوه پوشش و حجاب صورت بگیره اما بی حجابی مطلق هرگز آزاد نمیشه. خیلی ازکسانی هم که از قوانین حاکم براین مملکت ناراضی بودند اینو میدونستن که گذاشتن و رفتن. میدونم که زیبا وجوان هستی و تمایل داری مورد تحسین همگان قرار بگیری که این حرفا رومیزنی. اما عزیزم هر مملکتی مقررات خودش رو داره. امثال میلاد و امیرعلی فقط دیدگاه مذهبی خودشون رو دارند اما قانون وضع نمی کنن و درتظاهرات انقلاب سال 57 و زمانی هم که درسال 59 (یعنی 2سال پس از انقلاب) قانون حجاب اجباری برای اولین بار در مدارس وادارات بنا نهاده شده بود ، اصلا به دنیا نیومده بودند. اینو باید از کسانی پرسید که در جریان این تضاهرات بودند وشعار دادند و یک صدا خواهان آزادی اندیشه و دمکراسی( نه ازنوع سلطه استکبار) بودند. اینو بایستی از اون 98 درصدی پرسید که در همه پرسی12 فروردین سال 58 به برقراری حکومت اسلامی رای آری دادند. به هرحال این انتخاب ملت ایران بود.
در مورد دین که گفتی بایستی بگم که متاسفانه هرکسی دین رو به فراخور مصلحت خودش تفسیر میکنه وگرنه دین اسلام مشکلی نداره ومقایسه ادیان هم به نظرمن اصلا کار درستی نیست به دلیل اینکه اجداد ما بعد ازظهور اسلام به انتخاب خودشون و از روی میل باطنی دین اسلام رو قبول کردند نه با زور و شمشیر و ارعاب. درمورد پایین اومدن سن رابطه جنسی که نوشتی بایستی بگم سن دزدی و بزهکاری هم پایین اومده آیا اینم ربط به حجاب اجباری داره؟ امیدوارم به سهم خودم تونسته باشم پاسخ سوالات تو رو داده باشم. موفق باشی.
آقای امیر علی در پاسخ به سوالتون که پرسیدید اگر اختیار پوشش رو به مردم می دادند از فردا مردم چطور تو خیابون ظاهر می شدند؟باید به شما بگم که نتیجه یه همچین چیزی رو نمیشه از فردای اون روز در نظر گرفت..
همونطور که تبعات و آسیب های اجباری بودن حجاب بعد از بیش 30 سال نشون داده شده..
منم مقاله ای که در مورد رسیدن سن روابط جنسی به دوره راهنمایی رو خوندم..
چرا حجاب اجباری نتونسته مانع همچین چیزی بشه؟
چون کسی به فکر فرهنگ سازی و درونی سازی حجاب نیست..چرا وقتی مسئولا راه ساده تر و میان بر دارن از اون استفاده نکنن؟!!اجبار ،زور ،قانون و...چرا فرهنگ سازی کنن؟ هزینه زیاد پرداخت کنن ؟زمان بذارن ؟!
وقتی می تونن از قدرتشون استفاده کنن،
عجب!!!!اینطور که شما آقای امیر علی و آقای میلاد نوشتید دین اسلام دین کاربردی و خوبی نیست،دین اسلام نتونسته حتی در حد دین زرتشت و مسیحیت حتی یهود!!و... مسائل مهم و با ارزش رو برای طرفداراش درونی کنه..پیروان دین های دیگه از ما بچه مسلمونا باحیاترن تا حالام نشده گشت ارشاد بهشون گیر بده؟!ارمنی ها سر کار نه می خندند نه لاس می زنند نه...نفرمایید آقا میلاد اسلام چند تا طرفدار مثل شما داشته باشه به دشمن نیاز نداره..
آقای میلاد
خداوند در قرآن برای حجاب از حالت امری استفاده کرده و ما هم اگه مسلمون باشیم باید اطاعت کنیم..حالا در مملکتی که همه مسلمان نیستن و کسایی زندگی می کنن که قرآن کتاب آسمانیشون نیست چی؟
همین حالت اگه برعکسش تو یه کشور دیگه وجود داشته باشه چی؟
خداوند در قرآن می فرماید در دین اجباری نیست..
نمی دونم چرا هر وقت در مورد چیزی بحث راه می افته حتما یه چیز دیگه ای اولویت داره؟!خانم یلدا من در مورد اقتصاد فلج شده بحثی نکردم..یعنی چون اقتصاد ما مشکل داره ما نباید در مورد موضوع دیگه ای بحث کنیم؟!من برای حل مشکل اقتصادی مملکتم در حال حاضر هیچ ایده ای ندارم..
به نظر من علاقه به بی حجابی فقط مختص قشر جوان و نوجوان نیست که تحت تاثیر ماهواره و... قرار گرفتن..
شاید بهتر بود می نوشتید تحت تاثیر سینما حتی تلوزیون و ماهواره قرار گرفتن..همیشه در ایران یکسری مسائل که برای مردم عادی ممنوع بوده برای عده ای خاص کاملا آزاد بوده و هست..
در حالیکه گشت ارشاد به جوان های تحت تاثیر قرار گرفته ! اهانت می کنه هنرپیشه ها ی ایرانی و عده ای خاص خیلی راحت در برنامه های مختلف ظاهر میشن و به همین جوانهای تحت تاثیر قرار گرفته رسما دهن کجی می کنن..
http://dailykhabar.ir/news/2606
علیک سلام زهرا ... رویای بی حجابی بیشترمربوط به قشر جوونا میشه که تحت تاثیر شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی مانند فیس بوک و یوتوب و ... قرار می گیرند. در واقع جوونها در این فضاها و شبکه ها به دنبال تین ایجر مورد علاقه خودشون هستند که ازش الگو برداری کنند. نمیشه هم بهشون خرده گرفت. به جای خرده گیری بایستی بهشون آگاهی داد و راه رو از چاه بهشون نشون داد. به هر حال هر مملکتی مقررات خاص خودشو داره. مشکل اساسی ما اقتصاد فلج شده ی مملکت ماست که مردم دارن باهاش کلنجار میرن . این مشکله که بایستی حل بشه. بی حجابی چه دردی رو دوا میکنه. کما اینکه من خودم به شخصه تفاوتی بین بی حجابی و بد حجابی توی این مملکت نمی بینم! اونچه رو که من می بینم بی عدالتی های اقتصادی توی این مملکته. مردم نگران آینده فرزندان و معیشت روزمره زندگی خودشون هستند. حالا بنظر تو این آزار دهنده تره یا نارضایتی یه خانمی به خاطر داشتن روسری!!!
تمام حقوق نه ولی ای کاش زمان قانون گذاری به پیش پا افتاده ترین حق یک انسان احترام گذاشته میشد و مبنا رو به سلامت فکر و شعور ما می گذاشتن و تصمیم می گرفتن که طوری قانون گذاری کنن که ما مردم فهمیده ای هستیم و حجاب هم که خوب است و ما حتما حجاب مناسب را انتخاب می کنیم..نه انگار که...
تا حالا در سایه اجبارها ارزش ها بی ارزش و بی ارزش ها ارزش نمیشد
سلام یلدا..
با اختیاری کردن حجاب مشکلات اقتصادی و فقر و فساد و فحشا حل نمیشه..
اختیاری کردن حجاب قرار نیست حلال مشکلات باشه..مگه اجباری بودن حجاب چه مشکلی رو حل کرده ؟
آزادی پوشش موضوع ساده ایه که بعضی خانم های ایرانی متقاضی اون هستن ..اگه جایی به اجبار حجاب رو از سر کسی بردارن چقدر برای شما آزار دهنده اس؟کما اینکه در بعضی کشورها این اتفاق افتاده ..
آرایش تند و زننده هم که اصلا ربطی به موضوع نداشت..
خودم بی حجاب نیستم..اگه انتخاب نوع پوشش آزاد بود حتما همین جوری بودم که الان هستم..مخالف تصمیمی هستم که برام گرفته بشه این رو مغایر با آزادی شخصی می دونم..حس می کنم دارن با اجبار تو حجاب به ما میگن که نفهم هستید..
زهرای عزیز بنده قانونگذار نیستم و از منتقدان افراط ها و تفریط ها هستم .بازی بر سر واژه ها ی با حجاب و بی حجاب و معادل سازی آن با آزادی یا محدودیت به نظر بنده نوعی سرگرمی سیاسی است نوعی موج سواری است عزیزم مسله انسانیت یک زن است که باید محترم شمرده شود نه روسری و یا چادر او .اگر زن ایرانی در سایه ی اندیشه بداند که الویت های حقوق انسانیش چیست خود را سرگرم این بازی ها نمی کند .اگر بداند که بی حجابی او بهانه ایست برای استهزاء حقوق او به نظرم بهتر است حجاب داشته باشد وبه دنبال حقوق اساسیش باشد . فارغ از نگاه دینی حجاب در ایران یک قانون است بنابراین به قانون احترام می گذاریم و در مقابل به دنبال حقوق قانونی خویش هستیم.
نباید با رفتارهای افراطی سبب شویم که برخی زن ایرانی را به بازی بگیرند و نباید همه ی حقوق زن را در داشتن یا نداشتن حجاب خلاصه کنیم اگر این چنین شود آنوقت به غلط تصور خواهد شد که زنان اروپایی و آمریکایی تنها به دلیل آزادی در انتخاب پوشش به همه ی حقوق انسانی خویش دست یافته اند!
اگر تمام زن های ایرانی در سایه ی اندیشه بی حجاب شوند جای نگرانی نیست 0(به عقیده ی بی تردید بنده همه ی زنان اندیشمند حجاب مناسب را انتخاب خواهند کرد )
هنگامی باید نگران باشیم که تمام حقوق انسانی یک زن در نوع پوشش او خلاصه شود .
اگه به زن ها حق انتخاب می دادن شاید هم حجاب رو انتخاب می کردن،ولی چرا این حق رو ندارن؟تو اون صفحه خانم های ایرانی خودشون رو برهنه نکردن اغلب فقط روسری ندارن..این همه چیزی نیست که خانم ایرانی می خواد پیش پا افتاده ترین چیزه..(حق انتخاب)شاید حتی انتخاب حجاب،. حق با شماست ما باید به جایی برسیم که آزادی حقیقی رو بشناسیم و کرامت انسانی را پاس بداریم و اندیشه را متجلی سازیم!!
اگه حجاب اجباری نباشه ما به هیچ کدوم از اینا که شما گفتید نمی رسیم ؟شاید یک نفر نخواد اندیشه اش رو متجلی بسازه..اونوقت اگه حجاب اجباری باشه شما مطمئنید که زن ایرانی به کرامت انسانی دست پیدا می کنه ؟
حجاب اختیاری یک مقوله است و آرایش تند و زننده هم مقوله ای دیگر. مردها به خانمی که با آرایش تند و زننده به خیابون میاد به دیده مسخره نگاه می کنن نه خوشگلی. اکثریت غریب به اتفاق دختران و بانوان هم صرف نظر از اجباری بودن حجاب ، به گذاشتن شال و روسری بر سر عادت کردند. ولی آیا واقعا با اختیاری کردن حجاب ؛ فقر و فساد و مشکلات اقتصادی جامعه حل میشه؟ من که باور نمی کنم.
الان که رفتم پیج رو دوباره نگاه کردم دیدم 140 و خورده ای هزار نفر عضو صفحه شدن..به نظر شما همه این خانم ها و البته آقایون نمی دونن که در اندام جنسی انسان ها و حیوان ها با هم برابرند؟
اگه وقت بذارید و به رسم رسانه ای بودنتون و به عنوان کسی که دغدغه فرهنگی دارید از صفحه آزادی یواشکی زنان در ایران دیدن کنید،متوجه میشید که کسی سعی در ارائه جنسیتش نداره..
همون طوری که اگه انتخاب نوع پوشش هم آزاد باشه ممکنه بندرت پیش بیاد کسی کاملا برهنه به خیابون بیاد..چرا که عموم آدما به این درک رسیدن که این کار درستی نیست..کسایی که حجاب رو اجباری کردن و به خاطر رعایت نکردنش گشت ارشاد روانه خیابان کردن باعث ایجاد آزادی یواشکی شدن..که از نظر شما کار بی ارزشیه
چه کسی معیار با ارزش بودن یا بی ارزش بودن رو تعیین می کنه خانم صامتی؟همون قدر که بی حجابی اجباری بده حجاب اجباری هم همون حالت رو داره..اگه زن ایرانی با ارزش باشه بهش حق انتخاب می دادن..اگه حجاب اینقدر خوبه که احتیاجی نبود اجباری باشه..
مساله اینجاست که در تعریف و تعیین حدود آزادی به ما آدرس غلط داده اند .
زن ایرانی باید به دنبال آزادی حقیقی باشد که کرامت انسانیش را پاس بدارد و اندیشه اش را متجلی سازد نه آنکه به دنبال آزادی های یواشکی جنسیتش را به رخ دیگران بکشد. حیوان و انسان در داشتن اندام جنسی مشترکند آنچه سبب برتری انسان است اندیشه ی اوست که نباید به کمترین بها از آن عبور کرد .
!!!
آیا زن ایرانی به قدر آزادی های یواشکی ارزشمند است ؟
خانم صامـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتی همون طور که نظر زهره رو تایید کردین باید پاسخ بنده رو نسبت به این همجنس باز اعلام میکردین.
عصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــبانیم از دســـــــــــــــتتون.
در این رسانه بیماران جنسی به رسمیت شناخته نمی شوند بهتر است از کنارشان بی اعتنا رد شویم . با فردی هم کلام شو که حداقل خودش را به خواب نزده !
یاااا خدا!!!
این زهره دیگه کی بود؟!
تا حالا از این مدل زنها فقط تو فیلما دیده بودم.همونایی که مثلا مواد میفروشن یا کارتن خوابو بدبختن یا معتادن و...
اما تا حالا به صورت زنده و مستقیم! اونم توی وبلاگ ندیده بودم!!!!
فقط براشون(زهره) دعا میکنم که خدا شفاشون بده.واقعا از ته دل گفتم.
خدا بندازه ش راه خیر...
"سر
چارلز اسپنسر چاپلین" ، معروف به "چارلی چاپلین" ( 1977 _ 1889 ) یکی از محبوب ترین و بزرگترین هنرمندان قرن
بیستم ، ویکی ازنوابغ مسلم سینماست . او در زمانی که در اوج موفقیت بود با "اونااونیل" ازدواج کرد و از او صاحب 7 فرزند
شد .
از میان این فرزندان ، تنها "جرالدین" توانست ، با استعدادی که از پدر
به ارث برده بود ، وارد عرصه ی بازیگری شود و در این عرصه ، به گفته ی اهل فن خوش بدرخشد .
هنگامی که "جرالدین" جوان ، تازه قدم در عالم تئاتر و سینما نهاده بود ، "چارلی" برای او نامه ای می نویسد که در شمار زیبا ترین و شور انگیزترین نامه ها قرار دارد ..
ژرالدین دخترم:
اینجا شب است٬ یک شب نوئل. در قلعه کوچک من ، همه سپاهیان بی سلاح خفته اند.
نه برادر و نه خواهر، ونه حتی مادرت ؛ به زحمت
توانستم بی اینکه این پرندگان خفته را بیدار کنم ، خودم را به این اتاق کوچک نیمه
روشن٬ به این اتاق انتظار پیش از مرگ برسانم . من از "تولیس" دورم، خیلی
دور...... اما چشمانم کور باد ،اگر یک لحظه ، تصویر تو را از چشمان من دور کنند.
تصویر تو آنجا روی میز هست . تصویر تو اینجا روی قلب من نیز هست. اما تو کجایی؟
آنجا در پاریس افسونگر بر روی آن صحنه پر شکوه "شانزلیزه" میرقصی . این
را میدانم و چنانست که گویی در این سکوت شبانگاهی ٬ آهنگ قدمهایت را می شنوم و در
این ظلمات زمستانی٬ برق ستارگان چشمانت را می بینم.
شنیده ام نقش تو در نمایش پر نور و پر شکوه نقش آن شاهدخت مشرقی است که اسیر خان
تاتار شده است. شاهزاده خانم باش و برقص ! ستاره باش و بدرخش ! اما اگر قهقهه
تحسین آمیز تماشاگران و عطر مستی گلهایی که برایت فرستاده اند تو را فرصت هشیاری
داد٬ در گوشه ای بنشین ٬ نامه ام را بخوان و به صدای پدرت گوش فرا دار .
من پدر تو هستم . ژرالدین ، من چارلی
چاپلین هستم . وقتی بچه بودی٬ شبهای دراز به بالینت نشستم و برایت قصه ها گفتم .
قصه زیبای خفته در جنگل ٬قصه اژدهای بیدار در صحرا٬.. خواب که به چشمانم می آمد٬
طعنه اش می زدم و می گفتمش : برو ! من در رویای دخترم خفته ام . رویا می دیدم ژرالدین
٬ رویا ! ...
رویای فردای تو ، رویای امروز تو، دختری می دیدم به روی صحنه٬ فرشته ای می دیدم به
روی آسمان٬ که می رقصید و می شنیدم تماشاگران را که می گفتند : دختره
را می بینی؟ این دختر همان دلقک پیره.
اسمش یادته؟ آره ، "چارلی
" ! آره من چارلی هستم . من دلقک پیری بیش نیستم. امروز نوبت تو است. برقص . من
با آن شلوار گشاد پاره پاره رقصیدم ٬ و تو در جامه حریر شاهزادگان می رقصی . این
رقص ها ٬ و بیشتر از آن ٬ صدای کف زدنهای تماشاگران ٬ گاه تو را به آسمان ها خواهد
برد. برو . آنجا برو. اما گاهی نیز بروی
زمین بیا ٬ و زندگی مردمان را تماشا کن.
زندگی آن رقاصگان دوره
گرد کوچه های تاریک را ٬ که با شکم گرسنه میرقصند و با پاهایی که از بینوایی می
لرزد . من یکی ازاینان بودم ژرالدین ٬ و در آن شبها ٬ در آن شبهای افسانه ای کودکی
های تو ، که تو با لالایی قصه های من ٬ به خواب میرفتی٬ و من باز بیدار می ماندم
در چهره تو می نگریستم، ضربان قلبت را می شمردم، و از خود می پرسیدم: چارلی آیا
این بچه گربه، هرگز تو را خواهد شناخت ؟
تو مرا نمی شناسی ژرالدین
. در آن شبهای دور٬ بس
قصه ها با تو گفتم ٬ اما قصه خود را هرگز نگفتم
. این داستان شنیدنی است :
داستان آن دلقک گرسنه ای که در پست ترین محلات لندن ، آواز می خواند و می رقصید و صدقه جمع می کرد .این داستان من است . من طعم گرسنگی را چشیده ام . من درد بی خانمانی راچشیده ام . و از اینها بیشتر ٬ من رنج آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی از غرور در دلش موج می زند ٬ اما سکه صدقه رهگذر خودخواهی آن را می خشکاند ٬ احساس کرده ام.
با اینهمه من
زنده ام و از زندگان پیش از آنکه بمیرند نباید حرفی زد . داستان من
به کار تو نمی آید ٬ از تو حرف بزنیم ...
به دنبالنام تو، نام من است :چاپلین . با همین نام ، چهل سال بیشتر ، مردم روی زمین را خنداندم و بیشتر از آنچه آنان خندیدند ٬ خود گریستم .
ژرالدین در
دنیایی که تو زندگی می کنی ٬ تنها رقص و موسیقی نیست .
نیمه شب هنگامی که از سالن پر شکوه تأتر بیرون میایی ٬آن تحسین کنندگان ثروتمند را یکسره فراموش کن ٬ اما حال آن راننده تاکسی را که ترا به منزل می رساند ٬ بپرس ٬ حال زنش را هم بپرس.... و اگر آبستن بود و پولی برای خریدن لباس
بچه اش نداشت ٬ چک بکش و
پنهانی توی جیب شوهرش بگذار . به نماینده خودم
در بانک پاریس دستور داده ام ٬ فقط این نوع خرجهای تو را٬ بی چون و چرا قبول
کند . اما برای خرجهای دیگرت باید صورتحساب بفرستی .
گاه به گاه ٬ با اتوبوس ٬ با مترو شهر را بگرد . مردم را نگاه کن٬ و دست کم روزی یکبار با خود بگو :" من هم یکی از آنان هستم ." تو یکی از آنها هستی - دخترم ، نه بیشتر ،هنر پیش از آنکه دو بال دور پرواز به آدم بدهد ، اغلب دو پای او را نیز می شکند .
و وقتی به آنجا
رسیدی که یک لحظه ، خود را بر تر از تماشاگران رقص خویش بدانی ، همان لحظه صحنه را
ترک کن ، و با اولین تاکسی خود را به حومه پاریس برسان . من آنجا را خوب می شناسم
، از قرنها پیش آنجا ، گهواره بهاری کولیان بوده است
. در آنجا ، رقاصه هایی مثل خودت را خواهی دید . زیبا تر از تو ، چالاک تر از
تو و مغرور تر از تو . آنجا از نور کور کننده ی نورافکن های تآتر " شانزلیزه
" خبری نیست .
نور افکن رقاصگان کولی ، تنها نور ماه است . نگاه کن ، خوب نگاه کن . آیا
بهتر از تو نمی رقصند ؟
اعتراف کن دخترم
. همیشه کسی هست که بهتر از تو می رقصد .
همیشه کسی هست که بهتر از تو می زند .و این را بدان که درخانواده چارلی ، هرگز کسی
آنقدر گستاخ نبوده است که به یک کالسکه ران یا یک گدای کنار رود سن ، ناسزایی بدهد
.
من خواهم مرد و تو خواهی زیست . امید من آن است که هرگز در فقر زندگی نکنی ، همراه
این نامه یک چک سفید برایت می فرستم .هر مبلغی که می خواهی بنویس و بگیر . اما
همیشه وقتی دو فرانک خرج می کنی ، با خود بگو : " دومین سکه مال من نیست .
این مال یک فرد گمنام باشد که امشب یک فرانک نیاز دارد ."
جستجویی لازم نیست . این نیازمندان گمنام را ٬ اگر بخواهی ٬ همه جا خواهی یافت .
اگر از پول و سکه با تو حرف می زنم ٬ برای آن است که ازنیروی فریب و افسون این بچه های شیطان خوب آگاهم٬ من زمانی دراز در سیرک زیسته ام٬ و همیشه و هر لحظه٬ بخاطر بند بازانی که از روی ریسمانی بس نازک راه می
روند٬ نگران
بوده ام٬ اما این
حقیقت را با تو می گویم دخترم : مردمان
برروی زمین استوار٬ بیشتر
از بند بازان بر روی ریسمان نا استوار ٬ سقوط
می کنند . شاید که
شبی درخشش گرانبهاترین الماس این جهان تو را فریب دهد .
آن شب٬ این الماس ٬ ریسمان نا استوار تو خواهد
بود ٬ و سقوط تو حتمی است .
شاید روزی ٬ چهره زیبای شاهزاده ای تو را گول زند٬ آن روز تو بند بازی ناشی خواهی
بود و بند بازان ناشی ٬ همیشه سقوط می کنند .
دل به زر و زیور نبند٬ زیرا بزرگترین الماس این جهان آفتاب است و خوشبختانه ٬ این
الماس بر گردن همه می درخشد ...
...اما اگر روزی دل به آفتاب چهره مردی بستی ، با او یکدل باش ، به مادرت گفته ام
در این باره برایت نامه ای بنویسد . او عشق را بهتر از من می شناسد. و او برای
تعریف یکدلی ، شایسته تر از من است . کار تو بس دشوار است ، این را می دانم .
به روی صحنه ، جز تکه ای حریر نازک ، چیزی بدن ترا نمی پوشاند . به خاطر هنر ، می
توان لخت و عریان به روی صحنه رفت و پوشیده تر و باکره تر بازگشت . اما هیچ چیز و
هیچکس دیگر در این جهان نیست که شایسته آن باشد که دختری ، ناخن پایش را به خاطر
او عریان کند .
"برهنگی" ، بیماری عصر ماست ، و من پیرمردم و شاید که حرفهای خنده دار
می زنم !
اما به گمان من ، تن عریان تو، باید مال کسی باشد که روح عریانش را دوست می داری .
بد نیست اگر اندیشه تو در این باره مال ده سال پیش باشد . مال دوران پوشیدگی . نترس ، این ده سال ترا پیر ترنخواهد کرد ! ...
ﻣﻦ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﯾﻢ!
ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺑﯿﻨﻤﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﯿﻢ،
ﺳﺮﺩ ﻭ ﺑﯽ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺷﺎﯾﺪ ﺟﺪﺍﯾﯽ …
ﭼﻨﺪﯼ ﭘﯿﺶ ﯾﮏ ﭘﯿﺎﻣﮏ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻭ ﭘﺮ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺩﺍﺩﻡ …
ﯾﮏ ﭘﺎﺳﺦ ﭘﺮ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻣﮏ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺩﺍﺩ ...
ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ …… ﻭ ﻣﻦ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﭘﺎﺳﺨﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻡ ……
ﻭ ﺍﻭ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﭘﺎﺳﺨﻢ ﺭﺍ ﺩﺍﺩ …… ﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﻦ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ …… ﻭ ﺑﺎﺯ ﺍﻭ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ……
ﺍﺻﻼ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺪ ﻣﺤﺒﺖ آﻣﯿﺰ ﺑﻠﺪ ﺍﺳﺖ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﺪ ……
ﮔﺎﻫﯽ آﻧﻘﺪﺭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩﻡ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ آن سوی ﺧﻂ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺍﺳﺖ …
ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ …
آﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﺑﺸﻨﺎﺳﺪ ﺣﺘﯽ ﮔﻔﺖ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺟﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ …
ﻣﺎ آﺩﻣﻬﺎﯼ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ …
ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ
ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻢ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﯾﻢ
ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻟﺒﺮﯾﺰ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ …
ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺩﻣﺎﻧﯿﻢ
ﻫﻤﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ!!!
دوست داشتن ات ، هوس نیست
که باشد و نباشـد!
نفـس است!
تا باشـم …
تا باشی …
آقا زهره! که عمدا اسم زنانه واسه خودت انتخاب کردی!!!
بسه ، دیگه بسه هنرنمایی کافیه. ماهیتت معلوم شد که تو مرد هستی نه زن. منتها مرد از اون مدل ها..... !!!! با اینکار فقط آمار بازدیدو بالا بردی. کلی هم خندیدی نه؟ آخی چقدر تو بامزه ای !!! واقعا حیفه تو نیست با این افکار پیشرفته ات توی این مملکت داری زندگی میکنی؟ برو جایی که قدرتو بدونن پسرجون. از اون اول هم باید حدس میزدم داری مزاح می کنی. چون ما توی ایران زن با قد 183 و این خصوصیات که گفتی نداریم. برو بسلامت. برو زود برو یه بستنی بخر و بخور حالت خوب شه. برو.
زهره بانو نمیدونم از کجا یهو پیدات شد . اعتقادت اینه که بایستی مردها رو تحقیر کرد. ولی همین تو که این حرفا رو میزنی شک ندارم که برای ارضای غرایز جنسی و عاطفی به شدت محتاج همین مردها هستی !!!
اینم بدون که مردها زن میخوان نه مادر فولاد زره. پس به جای تحقیر دیگران ، خودتو اصلاح کن.
یه چیز یادم رفت خانم صامتی بگم اینکه:
تا حالا دیدی روی یه پیکان 48 چادر بکشن؟؟
ولی همیشه رو گرانترین خودروهای دنیا چادر میکشن تا آلوده نشه.
من با اینکه 183 قدمه ولی همیشه پاشنه بالای 10 سانت استفاده میکنم چون دوست دارم از همه مردها قد بلندتر باشم و مردها پیش من خجالت بکشن. از تحقیر مردها لذت میبرم و بهم اعتماد به نفس میده. در ضمن رئیس یک بخش مهندسی هم هستم و همیشه سعی می کنم آقایون رو پیش خانمها ضایع کنم و برام خیلی لذت بخشه. خانمها تا میتونید آقایون رو تحقیر کنید به نظر من البته چون خیلی حال میده
ههه
