منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

برخی چنان از دوستی غرب بویژه آمریکاییان می گویند که مایه ی تعجب است ! تصویر زیر متعلق به بازی کودکانه ایست که مردمان کشورهای مختلف را به کودک معرفی می کند جملات را با دقت مرور کن و ببین دشمن حتی ایرانی بودنمان را نشانه گرفته است...

  • منصوره صامتی

نظرات  (۹)

  • سجاد غلامی
  • اینکه که گفته شد اگر دولت آمریکا از سیاست های خصمانه خود و ظلم و ستم های خود بر ایران عزیز و همچنین بر سایر کشورهای مسلمان و غیر مسلمان که قدمتی به اندازه قدمت و تاریخ این کشور دارد ، دست بکشد ؛ ما از رابطه با او استقبال می کنیم ، نه از سوی دوستان به این تعبیر شود که ما محتاج به داشتن رابطه با آمریکا هستیم و حالا در معذورات اخلاقی گرفتار شده ایم که مثلا  چون او ظالم است و ما مظلوم ،  نمی شود در این فضا با او رابطه داشت ولی به هر حال با رابطه با او احتیاج داریم !! ..

    قطعا خیر  و بدانید که اینچنین نیست .

    بلکه سیاست ما داشتن رابطه ای بر اساس "صلحه مبتنی بر عدالت" با همه کشور هاست .
    اما اگر کسانی ( چه از مسئولین و چه از اقشار مردم ) احساس می کنند که ما به داشتن رابطه با آمریکا ، نیازمند هستیم ، بداند اگر نیازی هم احساس شود ، این نیاز داشتن  ضعف  در ماست نه از بهر قدرت آمریکا .

    سیاست ما مبتنی بر سیاست "نه شرقی و نه غربی" است .
    شاید بگویید در دنیای امروزی مبتنی بر تعامل ، چرا می گوییم "نه شرقی و نه غربی" !!
    مراد از نه شرقی و نه غربی آنست که ما در انتخاب راه و شیوه حکومت و در فرهنگ و اقتصاد و .. به شرق و غرب وابسته نباشیم و همچنین نسبت به هیچ قدرتی هم ،  خودباخته  .
    چرا که شرق زدگی در گذشته و  غربزدگی در زمان حال ، دو بیماری است که نشان از خودباختگی فرد و جامعه دارد .
    ما درکسب علم و استفاده از تجربه دیگران ، هم شرقی هستیم و هم غربی . در حدیث هست که اطلبوا العلم ولو بالصین یا اطلبوا العلم ولو بالکفار . همانطور که گرمازدگی و یخ زدگی بیماری است اما استفاده از گرما و یخ در زندگی  مفید ، لازم و ضروری است . آری از یخ اسفاده کنیم ولی یخ زده نباشیم و از گرما اسفاده کنیم ولی گرمازده نشویم . از شرق و غرب استفاده کنیم اما شرق زده و غرب زده نباشیم .
    همانطور که اشاره شد ، یک مفهوم از شعار نه غربی و نه شرقی ، که از آن اراده می شود ، داشتن استقلال برای کشور است .
    و کشوری که استقلال دارد ، نه به معنی نداشتن تعامل با دیگر کشورهاست .
    بلکه به معنی  داشتن تعاملی در سطحی برابر با همه کشورهاست . نه در این تعامل ، یکی فروتر باشد و دیگری فراتر .
    داشتن استقلال خاصه در حوزه فرهنگ که حوزه ای فرگیر دارد از ضروری ترین و حیاتی ترین نیازهای یک کشور و یک هویت  مستقل است .
    خطاب من  به مسئولان  این است :  مسئولان بدانند که استقلال فرهنگی حاصل نمی شود مگر انکه اول استقلال اقتصادی برای  کشور و  برای تک تک آحاد جامعه و افراد آن فراهم شود .
    وابستگی اقتصادی می تواند به سرعت وابستگی فرهنگی را ( علیرغم حتی تمام برنامه ریزی ها در حوزه فرهنگ )  به دانبال  دنبال داشته باشد .
    یاد سخنی از مقام عظمای ولایت افتادم که در سالی که آنرا به سال خدمتگزاری نام نهاده بودند ، فرموده بودند : امروز مبارزه با آمریکا ، در خدمت به همین مردم است !  ( پیوند ناگسستنی و البته نادیدنی توسط عده ای ! بین گذاره های اجتماعی و تاثیر متقابلی که بر هم دارند و از هم می پذیرند را می بینید ) به راسنی که رهبر هوشمند و دلسوزی داریم اگر قدر بدانند .
    البته همه این سخن ها در باب داشتن یا نداشتن رابطه کشورها در سطح دولت ها و مربوط به دیپلماسی  و روابط سیاسی بود .
    اما ما رابطه فرهنگ ها را هم داریم که مجزا از روابط سیاسی دو کشور است .
    گاهی دو فرهنگ با هم در تقابل اند یعنی تقابل فرهنگی و گاهی هم در تعامل فرهنگی .
    فرهنگ غنی اسلام  چه در تعامل با فرهنگ غرب ( نسبت به آن دسته از نقاط مثبت در فرهنگ غرب ) و چه در تقابل با آن ( نسبت به عوامل به انحطاط کشیده شدن یک فرد و جامعه در فرهنگ غرب ) ظرفیت های زیاد و حرف های بسیاری دارد .
    ولی از آنجا که ما ما زیاد اهل تعامل نیستیم  ( حتی در خرده فرهنگ های خود )  در تقابل فرهنگی هم  ، نه تنها اغلب در موضع ضعف و انفعال نسبت به فرهنگ غرب قرار داریم  ،  بلکه همواره یا دچار شبیخون فرهنگی می شویم یا قتل عام فرهنگی یا غارت فرهنگی یا استحاله فرهنگی ..!! ما را چه می شود ؟؟
  • سجاد غلامی
  • نه اصلا ! اصلا و به هیچ وجه منظور من نرمش در مقابل آمریکا نبود .
    حرف های من پیرامون صحبت های جناب دوست بود که ایشان از نرمش قهرمانانه که چندی پیش مقام معظم رهبری در خصوص مسائل سیاست خارجی ( و نه رابطه با آمریکا ) بیان داشته بودند ، آنرا به صلح امام حسن تشبیه کرده بودند . که من هم گفتم نرمش قهرمانانه به حرکت امام رضا (ع) در پذیرش ولایتعهدی نزدیکتر است تا صلح امام حسن (ع) در عالم تشبیه .
    و مطلقا منظور من درمورد رابطه با آمریکا نبود .
    رابطه با آمریکا ، یک رابطه ظالم با مظلوم است . هرگاه در چهارچوب عدالت قرار بگیرد ، ما از آن استقبال می کنیم . ما خواهان داشتن رابطه ای مبتنی بر صلح پایدار ، و در چهارچوب  احترام متقابل و بر اساس عدالت  با همه کشورهای دنیا هستیم .
    پاسخ:
          
    سپاس از توضیح شفاف شما
  • سجاد غلامی
  • صلح امام حسن (ع) .. پذیرش ولایتعدی از جانب امام رضا (ع) ..

    قرآن که هم صادق است و هم مصدق ، همه ما را به عبرت گرفتن از تاریخ دعوت می کند . عبرت گرفتن از تاریخ یعنی همین نگرانی هایی که ما امروز برای جامعه خود داریم . ( در تمام حوزه ها )
    کدام چشم نگران است ؟ چشمی که تا اعماق را بتواند ببیند . نگهبان امینی که راه را نشان بدهد و صاحب فکری که آنرا هدایت کند و اراده های محکم را پشتوانه آن بسازد .
    تاریخ یعنی من و شما ، یعنی همین امروز ! پس اگر در اینجا یا بطور کلی در هر مبحثی که به تاریخ اشاره می شود ، هرکدام از ما ، باید ببینیم که اکنون در کجای این صحنه قرار دارد ، که ان کسی که دیروز مثل ما در این صحنه قرار گرفته ، آنروز چکونه عمل کرد که ضربه خورد و ما مثل او عمل نکنیم .

    قرآن می گوید : قل سیروا فی الارض . در سرزمین تاریخ سیر کنید و ببینید چه اتفاقاتی افتاده است . و انرا با اوضاع و احوال روز جامعه خود ، جهت پند آموزی تطبیق دهید از اینروست که می گوییند "تاریخ ، معلم انسانهاست"

    با این مقدمه به اینجای بحث می رسیم که ( البته بدون وارد شدن به بحث های تحلیلی آن) :

    صلح امام حسن (ع) ؛  در زمانی است که جامعه اسلامی هنوز تشکیل حکومت نداده است و یا شکل منسجم خود را نیافته است .

    قیام امام حسین (ع) ؛ در زمانی است که برای حفظ موجودیت و کیان جامعه اسلامی و ادامه حیات معنوی آن  ، دیگر تاگزیر است از  قیام .
     در غیر اینصورت نه از حکومتی جهت اقامه عدل خبری خواهد بود و نه از جامعه ای مسلم .

    صلح حدیبیه ؛ در زمانی است که جامعه نوپای اسلامی بعد از تشکیل حکومت ، با تدبیر و حکمت در راه کسب اقتدار اصلی خود ، و در راه مانع شدن از تضعیف موقعیت کنونی خود ، بدان روی می آورد .

    حال شما خودتان صحنه را ببینید و بگویید که ما هم اکنون در کجای آن ایستاده ایم .
    اینکه می گویم تاریخ ، نه از آن روست که تاریخ را با قصه اشتباه بگیریم . تاریخ یعنی شرح حال ما ، در صحنه و در آیینه دیروز .

    در مورد صلح امام حسن مجتبی با معاویه که در این صلح برادر بزرگوار ایشان امام حسین ( همان مظهر شجاعت و غیرت دینی و آن روح حماسی  خالق حادثه عظیم عاشورا ) نیز ، او را همراهی می نمود و حتی بعد از شهادت ایشان ، امام حسین سالیانی بعد هم بر این صلح با معاویه پایبند هم بودند ؛ گفتنی زیاد است اما به همین بسنده می کنم که گاهی زنده ماندن و زندگی کردن و در یک محیطی تلاش کردن ، به مراتب دشوار تر است از کشته شدن و شهید شدن و به لقاء الهی رسیدن .

    اما با روی کار آمدن یزید و و افزون تر شدن وخامت اوضاع و عیان تر شدن حق و باطل ، شرایطی بوجود آمد که در صورت قیام نمودن و حتی شهید هم شدن ، دیگر خون شهداء برعکس زمان معاویه که فضا را به شدت با جنگ روانی و تبلیغات مسموم خود ، مشوش نموده بود ؛ پایمال نمی شد . برای همین هم امام حسین قیام کرد .

    ولی اگر امام حسن قیام می نمود ، فضا بگونه ای بود که نه تنها کسی به دنبال خون او هم نمی رفت ، در آن فضا که همه ( یعنی خواص جامعه ) او را تنهای تنها گذاشته بودند ، بعد از سپری شدن چند سال از قیام و شهادتش ، جامعه آن روز می گفت که اصلا چرا امام حسن در برابر معاویه قیام کرد ؟؟!!
    در زمان امام حسن دو انتخاب وجود داشت . شهید شدن و زنده ماندن !
    و در آن فضا قطعا زنده ماندن ، ثواب و اثر و زحمتش بیشتر از کشته شدن بود و امام حسن این راه سخت تر را انتخاب نمود .
    ولی در زمان امام حسین ، یک انتخاب بیشتر نبود ! زنده ماندن ؛ یعنی قیام نکردن !
    حضرت باید قیام می کرد . ناگزیر از انتخاب آن بود . (هرچند که خواص جامعه هم همراهی نکردند ) ولی در آن فضا خون او دیگر هدر نمی رفت . باید قیام می کرد و راه را نشان می داد و پرچم را بر سر راه می کوبید که معلوم باشد ،  آن وقتی که وضعیت بدان شدت از وضوح آنطوری است ، حرکت هم باید اینطوری باشد .

    اما امام رضا (ع) ؛ همه می دانیم که حضرت در پذیرش ولایتعهدی ، رضایت قلبی نداشت . اما وجود مصالحی و حفظ آن مصالح ( نه به معنی مصلحت گرایی مردمان اهل دنیا ، بلکه به معنی مصلحت اندیشی مردان اهل معنا )
    که یکی از آن مصالح ، وجود خطر از هم گسیختگی فکری و اعتقادی شیعیان آن روز مرو به عنوان مرکز حکومت بود و سایر شیعیان در سایر بلاد ، امام را به پذیرش آن واداشت .
    امام ولایتعهدی را در قالب یک نرمش با حکومت ، البته نرمش نه به معنی  عدول از اصول ، که اتفاقا به او هم تحمیل و اجبار می شد ، پذیرفت ، و البته با اتخاذ  این شروط که در هیچ کاری دخالت نکند و مسئولیت هیچ کاری را هم نپذیرد .
    در حالی که می دانست به قیمت جانش تمام می شود ولی اگر نمی پذیرفت ، نه تنها به قیمت جان خودش بلکه به قیمت جان شیعیان نیز تمام خواهد شد .
    پس امام در این نرمش ، با اقدامی فداکارانه و قهرمانانه ، علیرغم میل باطنی خود ، به این کا مبادرت ورزید و البته که حضرت از ظرفیت پیش آمده نیز ، بیشترین بهره را برای روشنگری و هدایت جامعه هم بردند .

    سلام و صلوات خدا بر همه پیشوایان دین ./
    پاسخ:
    البته جناب غلامی توجه به این نکته ضروریست که امام رضا ع تن به نرمش در مقابل حکومت در یک جامعه ی اسلامی دادند به آن جهت که خوبی و بدی آنچنان در هم آمیخته بود که مسلمانان قوه تمییز نداشتند ولی شما در 2 کامنت قبل به تشابه نرمش امام رضا ع و نرمش در مقابل آمریکا اشاره داشتید که به نظر بنده تفاوت فراوان است چرا که دشمنی سازو کار حکومت آمریکا در بلاد غیر مسلمان دشمنی است آشکار
  • سجاد غلامی
  • با سلام .

    « نرم باش ، ولی سستی نکن ؛ سخت باش ، ولی تندی نکن » !
    یعنی از آرمانها و ارزشهایت عدول نکن و در این عدول نکردن هم ، به کسی تجاوز و تعدی نکن .
    به نظر من این می تواند خلاصه ای باشد از تعبییر نرمش قهرمانانه .
    که اگر بخواهیم آن را در حوزه ی رفتار های اجتماعی افراد در جامعه ، توسط گزاره های اخلاقی اینبار توصیف نماییم  ، می توان گفت : که آن تلفیقی از حالات تواضع و عزت در رفتار آدمی . 
    در قران نیز جهت دعوت از مسلمانان به مسیر اعتدال ، به آنان توصیه می شود  : لا تضلموا و لا تظلموا . اولی به فتح تاء و دومی به ضم تاء . که البته ارتباط چندان مستقیمی به این بحث هم فعلا ندارد .

    اما تعبیر نرمش قهرمانانه در سیاست های کلان یک جامعه ،  در آنجا که مربوط به حوزه دیپلماسی بین الملل می شود ، مسلما به تبیین بیشتر و دقیق تری نیاز دارد که دیگر با کلی گویی نمی توان حق مطلب را ادا نمود .

    در سیاست های کلی هر کشوری ، یک سری خطوط اصلی هست که عدول از آنها توسط آن کشور ، در محیط بین الملل بیانگر اینست که آن کشور از مواضع اصولی خود عقب نشسته است و در آن فضا ، بازتاب ها و تبعاتی برای آن کشور به همراه دارد .
    به این خطوط اصلی می گویند استراتزی یا سیاست های کلان و راهبردی آن کشور .
    یک کشور در جهت استراتزی های خود ، نیازمند به ترسیم خطوطی ریز نر و راههایی سهل الوصول تر برای رسیدن به اهداف کلان خود می باشد .
    که در سیاست خارجی از این خطوط  نیز تعبییر به تاکتیک ها می شود .
    به زبان قرآنی بگویم ، از استراتزی می توان به مفهوم صراط اشاره نمود که همواره یکی است و نه قابل عدول است و نه قابل انحراف . و از تاکتیک ها که رههای رسیدن به هدف هستند ، مفهوم سبیل را می توان اراده نمود که گاهی می تواند  به شکل اغماض باشد ، گاهی می تواند مصالحه و مدارا باشد ، که در آن گاهی می توان برای حفظ مصالح مهمتری از مصالح کم ارزش تری چشم پوشی نمود ( همانند صلح امام حسن ع ) و .. اما در آن نه راهی بر تساهل هست و نه راهی بر تسامح ، نه مرعوب شدن در مقابل زوز [ظلم] هست و نه تطمیع شدن در مقابل زر ؛
    نه ساده پنداری و ساده لوحی در مقابل تزویر و ریا هست و نه عوامفریبی. هیچکدام از اینها در این مقوله راهی ندارد . چرا ؟
    چون به عنوان یک اصل همانطور که حضرت علی فرمود : هدف ، وسیله را توجیه نمی کند .
    نباید پنداشت که از هر راهی (نامشروع) می توان و مجاز است که بتوان به هدف خود که حق هم باشد ، رسید .
    این سخن حکیمانه و اصل انسانی در مقابل سخن معروف ماکیاول ، پدر استعمار قرار دارد که به عنوان تئوریسین سیاست های خارجی دوول استعمارگر  ، معتقد بوده "برای رسیدن به قدرت و حفظ آن ، می توان از هر راهی وارد شد و به هر وسیله ای دست یازید"
    خب ، تفاوت از ماه ما ، تا ماه گردون ... بگذریم ./ این مطلب ادامه دارد . 
    حرف من مربوط به این تیکه حرفتون بود....((برخی چنان از دوستی غرب بویژه آمریکاییان می گویند که مایه ی تعجب است))
    ببخشید وقتی ما صب تا شب میگیم مرگ بر امریکا میخوای مردمشون بیان واسمون سرودست بشکونن؟البته مثل دوستمون باید بگم در هر جامعه ادم بی شعوری هم وجود دارند((مثل ان هایی که به اقای روحانی کفش پرت کردند))
  • سجاد غلامی
  • بازم سلام دوست . شما فرموده بودید دبیر هستید . می خواستم آغاز سال تحصیلی رو به این بهونه به شما و همه معلم های دلسوز کشورم تبریک بگم .
    یک جمله ام بگم در باب تقدیر از زحمات بی شائبه شما معلم های دوست داشتنی و محجوب !
    شمع را می سازند تا بسوزد ولی معلم می سوزد تا بسازد !
    عاشق همتون هستم . می دونم وقتتون بسیار گرانبهاست مخصوصا آنکه سال تحصیلی هم تازه شروع شده ، پس نمی خوام خدای نکرده وقت با ارزش شما رو به اراجیف خودم تلف کنم ولی گفته بودید نرمش قهرمانانه و بدنبال اون از صلح امام حسن مجتبی (ع) نام برده بودید .
    به خدا خجالت می کشم که بحث کنم با شما ! فکر کنید که دارم به شما درس پس می دم !
    حالا راجب صلح امام حسن و قیام امام حسین ( سلام و درود خدا بر هر دو باد ) و تفاوت این دو فعلا در اینجا بحث نمی کنم . نرمش قهرمانانه به حرکت امام رضا (ع) در پذیرفتن ولایتعهدی شبیه تر است تا صلح امام حسن (ع) که اون ماجرای دیگری دارد و اصلا تعبیر درستی نبود .
    بازم ببخشید .

    پاسخ:
    سلام
    تعبیر "نرمش قهرمانانه" و حرکت امام رضا (ع) در پذیرفتن ولایت عهدی به توضیح نیاز دارد،لطفا توضیح دهید
  • سجاد غلامی
  • من با گفته "دوست" موافق نیستم !
    سلام آقا یا خانم دوست . ببین دوست ! اصولا در هرکشوری ، تمامی مراحل ساخت یک بازی رایانه ای از مرحله شخصیت پردازی و کارکتر سازی بگیرید تا مرحله نوشتن فیلمنامه بر اساس آن تا مرحله ساخت لوکیشن و فضائی که آن شخصیت ها به ایفای نقش در آن می پردازند و غیره ، همه و همه باید به تائید شورائی عالی در حوزه فرهنگ آن کشور برسد . در کشور ما هم همینطور است . پس ساده انگاری است ، البته جسارت کردم که این وازه را به کار بردم ، که بگوییم این قالب و این محتوا و این بازی ، ایده و تفکر شخصی سازنده آن است و حمایتی رسانه ای و تبلیغاتی پشت آن نبوده و نیست . متشکرم .
    چه بخواهین چه نخواهین؛امروز اقای روحانی با با اوباما تلفنی حرف زدند
    و عده احمق هم تو فرودگاه به ایشون لنگ کفش پرت کردند......
    جای تاسف داره واقعا....
    پاسخ:
           موضوعی که شما مطرح کردید منوط به روابط دیپلماسی است ولی موضوع مطرح شده بنده در خصوص ریشه های فرهنگی خصومت  دیرینه ی غرب است این دو چه ارتباطی باهم دارند ؟

    خانم صامتی جان ... بین همه ملیتها ادمهای بی ادب و بیشعور وجود داره . بین همین ایرانی های خودمون هم از این اصطلاحات درباره ملل دیگه رایجه .

    حتی درباره افغان ها و عربها هم خیلی از هموطنامون عادلانه نظر می دن .

    نمی شه نظر طراح یه بازی رو به حساب همه مردم امریکا گذاشت.

    بین ایران و امریکا هرچی بوده بهتره زودتر تموم شه. حضرت اقا هم گفتن نرمش قهرمانانه یا همون صلح امام حسن علیه السلام .

     

    پاسخ:
    با شما موافقم ولی در دوستی ها و نیز دشمنی ها جوانب احتیاط با توجه به سابقه ی رابطه باید رعایت شود

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">