منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ضرغامی» ثبت شده است

 در طول 10 سال مدیریت بر سازمان صداوسیما  عزت الله ضرغامی با هیچ رسانه‌ی منتقدی مصاحبه نکرده است و به هیچکدام از انتقادات وارده به مدیریتش بر بزرگترین دستگاه فرهنگی نظام اسلامی پاسخی نداده و هراز چند گاهی هم خبر از منتقدانی است که ممنوع التصویر و یا ممنوع الکار می شوند ! اما در دو- سه مصاحبه تشریفاتی و غیرچالشی هم که در طول این سال‌ها داشته صحبت‌هایی را بیان کرده است که خود بهانه‌ای برای بحث و گفت‌و‌گوی بیشتر منتقدان و طرفداران مدیریت او شده است.

یکی مصاحبه سال 90 ایشان

که اولین مصاحبه جناب ضرغامی بعد از گذشت هفت سال از ریاست‌شان بر صداوسیما انجام می‌شد و در اوج انتقادات به عملکرد ضعیف‌شان در مدیریت رسانهٔ ملی خود را «مجتهد رسانه‌ای» نامید و بزرگ‌ترین مشکل خروجی‌های تحت امرشان را تا سطح آرایش بازیگران زن تقلیل دادند و در یک اظهار نظر جالب اعلام کردند که آن‌هم به خاطر مشکل گیرنده‌هاست نه رسانهٔ ملی!

 

 یکی دیگر مصاحبه‌ای که تیرماه 91 در هفته‌نامه مثلث منتشر شد و بیشتر به یک گفت‌و‌گوی تبلیغاتی انتخاباتی شباهت داشت تا یک مصاحبهٔ واقعی و بدون سوالات از پیش تعیین شده با یکی از مهم‌ترین مدیران جمهوری اسلامی.

 

 
 دراین میان مصاحبه ی سوم قابل توجه است .گفت‌و‌گوی کوتاهی که در«خانه ملت» انجام داده است .
رئیس رسانه‌ی ملی در این مصاحبه در پاسخ به این سوال که «بیشترین مشکلی که در دوره مدیریت‌تان با آن روبرو بودید چه چیزی بود؟» گفته است که:
 «حق مردم است که وقتی انقلاب کرده‌اند سیمای جمهوری اسلامی را ببینند و بتوانند سیمای این انقلاب را در برنامه‌های رسانه ملی‌شان پیگیری کنند ولی در مواردی این اتفاق نمی‌افتد دلیل آن هم مشکلات اعتباری است، سال قبل بودجه اعتباری صدا وسیما 150 میلیارد تومان در قانون دیده شد که بسیار کمتر از انتظارات ما بوده حال اینکه یک ریال از این بودجه نیز پرداخت نشده است، امسال در 6 ماه اول یک ریال از بودجه عمرانی ما داده نشد، پس چگونه می توانیم در صدا و سیما توسعه ایجاد کنیم.»
 
 
در چند سال گذشته همواره مهم‌ترین انتقاد فعالان فرهنگی جبهه انقلاب به مدیریت جناب ضرغامی و معاونانش در رسانه‌ی ملی این بوده است که برنامه‌های رادیو و تلویزیون ایران بازتاب‌دهنده‌ی تصویر واقعی انقلاب و نظام اسلامی نیستند و درچارچوب‌ اصول استراتژیک جمهوری اسلامی و همچنین بر اساس باورها، عقاید و سبک زندگی قاطبه مردم حرکت نمی‌کنند.
 
حالا جناب ضرغامی در پاسخ به بیشمار انتقاداتی که به رویکردهای غلط محتوایی خروجی‌های چند سال اخیر رسانه‌ی ملی مطرح شده است-که مطرح کردن دوباره‌ی آنفرصت فراوانی می‌خواهد و این مطلب کفاف آن را نمی‌دهد- با دادن یک ادرس غلط همه چیز را گردن نبود بودجه انداخته‌اند و گفته‌اند که: «حق مردم است که وقتی انقلاب کرده‌اند سیمای جمهوری اسلامی را ببینند و بتوانند سیمای این انقلاب را در برنامه‌های رسانه ملی‌شان پیگیری کنند ولی در مواردی این اتفاق نمی‌افتد دلیل آن هم مشکلات اعتباری است. سال قبل بودجه اعتباری صدا وسیما 150 میلیارد تومان در قانون دیده شد که بسیار کمتر از انتظارات ما بوده حال اینکه یک ریال از این بودجه نیز پرداخت نشده است»
 
این یعنی اینکه باید بپذیریم اگر مهندس ضرغامی بودجه‌ی بیشتری داشتند حتما ما شاهد رسانه‌ی انقلابی‌تری بودیم، و اصلا هم نباید این پرسش در ذهن‌مان شکل بگیرد که خب بودجه سازمان صداوسیما یکسال پرداخت نشده پس دلیل «انقلابی نبودن» رسانه‌ی تحت امر جناب ضرغامی در 9 سال قبل چیست؟
 یا اینکه مگر جناب ضرغامی با همین بودجه‌ای که در اختیار دارند چه برنامه‌ای در راستای چارچوب‌های اصلی جمهوری اسلامی ساخته‌اند که بخواهند با افزایش بودجه گسترش‌ش دهند؟ از کجا معلوم با زیاد شدن بودجه سازمان به جای ساخت یک سریال «پژمان» و «ساختمان پزشکان» و «راستش را بگو» و آثاری مثل «یک خانواده محترم» شاهد چندین «ساختمان پزشکان» و .......نبودیم؟
 
نکته‌ی مهم در آخرین مصاحبه ی رئیس رسانه‌ی ملی این است که ایشان دانسته یا ندانسته دارند مشکل «مدیریت نیروی انسانی» در سازمان تحت امرشان را به مشکل «مدیریت عمرانی و توسعه زیربنایی سازمان» تقلیل می‌دهند و این را هم می‌اندازند تقصیر نبود بودجه!
 اما مگر مشکل صداوسیما این است؟
یکی از مهمترین مشکلات صداوسیما مشکل مدیریت غلط در نیروی انسانی‌ست. این مدیریت غلط نیروی انسانی یعنی چه؟ یعنی اینکه مدیران ارشد صداوسیما هنرمندان و برنامه‌سازان معتقد و متعهد را از چرخه‌ی برنامه‌سازی رسانه‌ی ملی حذف و تمام آنتن را یکسره تقدیم حلقه‌ی بسته‌ای از هنرمندان و برنامه‌سازانی کرده‌اند که اساسا با قدرمطلق اعتقادات قاطبه‌ی مردم زاویه دارند و واضح است که خروجی آن‌ها ربطی به اصول اساسی جمهوری اسلامی نخواهد داشت.
 
این چه ربطی به کم یا زیاد بودن بودجه دارد؟!
 شما به عنوان مدیر یک مجموعه‌ی هنری/رسانه‌ای در هر لحظه از زمان می‌توانید ساخت برنامه‌هایتان را یا دست نیروهای معتقد به انقلاب بسپارید یا دست شبه‌روشنفکران غرب‌زده. وقتی مدیری همین مقدار بودجه را هم-در اوضاعی که به قول خود دوستان در بدترین شرایط مالی سازمان به سر می‌بریم- برای ساخت سریال‌ های خاص خرج می‌کند خب معلوم است که در صورت زیاد شدن بودجه هم همین مسیر را ادامه خواهد داد. تازه اگر بگذریم از ادعای کمبود بودجه و اضافه کردن هر روزه‌ی شبکه‌های بی‌مخاطب.
 
با این اوصاف ظاهرا جناب ضرغامیحتی در این روزهای  پایان دوره‌ی مدیریت‌شان بر بزرگترین دستگاه فرهنگ‌ساز نظام اسلامی هم نمی‌خواهند اشتباهات‌شان را بپذیرند و حتی برای یک‌بار هم که شده در یک مصاحبه غیرفرمالیته جلوی رسانه‌های منتقد از مدیریت خود دفاع کنند. البته ایشان باید بدانند که با این  موضگیری‌ ها چیزی عوض نخواهد شد،بی تردید مخاطبان رسانه‌ی ملی خود بهترین ناظران برای ارزیابی خروجی‌های رادیو و تلویزیون ایران‌ هستند و خود نیز کاملا تشخیص می‌دهند که افت فنی و محتوایی این برنامه‌ها حاصل کمبود بودجه است یا چیز دیگر!
و صد البته بیش از هر زمان دیگر بایستی از دستگاه های نظارتی بر رسانه ی ملی  من جمله شورای نظارت بر صدا و سیما جویای چگونگی نظارت بر عملکرد صدا و سیما شد که این چنین هزینه های میلیاردی را بر کیان فرهنگی جامعه ی اسلامی و بیت المال آن تحمیل کرده است  و خبری هم از نظارت و انتشار گزارش عملکرد شفاف با اعمال بی طرفی از سویدستگاه های نظارتی نیست.


 

  • منصوره صامتی

انصراف از کاندیداتوری

منصوره صامتی |


 

بعد از طی مراحل بسیار سخت بلاخره مجوز ورود  ، تهیه ی تصویر و خبراز وزارت کشور داده شد .

تصمیم گرفتیم از سالن اصلی ستاد انتخابات که کمتر از 2 هفته پیش مملو از جمعیت بود و امروز در سکوت و آرامش کامل بسر می برد تصویر بگیریم به نظر کار ساده ای است ولی زهی خیال باطل ! تصور می کنید چقدر طول کشید در این بحران فرصت که حتی 1 ساعتم غنیمت است .تقریبا 2 روز طول کشید تا مجوز تصویر از یک سالن خالی را داشته باشیم! البته تا حدودی طبیعی به نظر می رسد، خیلی جالب بود برای عبور از هر در به در دیگر در فواصل خیلی کوتاه باید از چند نفر اجازه می گرفتیم که این نشان از امنیت بسیار بالای وزارت کشور دارد  اما اتفاق بسیار جالبی در این میان افتاد که نمی دانم چه ربطی به تامین امنیت دارد !

 همینطور که منتظر کسب مجوز بودیم ونمی دانستیم چطور سوژه ای برای تصویر بیابیم سوژه ی مورد نظر که قصد انصراف از نامزدی را داشت از در وارد شد و گفت:می خوام انصراف بدم باید چه کار کنم؟

مشغول نوشتن متن انصراف بود که اجازه گرفتم تا با او گفتگو بگیریم و جناب دکتر هم پذیرفت و گفت به نفع فلان کاندیدا انصراف می دهم .همینطور که جناب دکتر را سرگرم کردم تا دوستان هم برسند و تصویر بگیریم نگهبان چند لحظه ای رفت و با چند نفر دیگر آمد.

می گفتند نباید اینجا در مورد انصراف گفتگو بگیرید گفتم ما مجوز تهیه ی خبر در وزارت کشور را داریم وجناب دکتر هم مایل به گفتگو هستند دیگر چه مشکلی وجود دارد؟! می گفتند فقط اینجا گفتگو نکنید بروید بیرون وزارت گفتگو کنید و ناگزیرعزم بیرون کردیم ،رفتیم بیرون در ناگهان یک سرباز آمدو گفت بروید آنطرف خیابان که هیچ تصویری از نمای وزارت هم نباشد گفتیم چشم از جناب دکتر انصراف دهنده عذر خواهی کردیم  ورفتیم آنطرف خیابان که ناگهان از حراست وزارت آمدند که دوربین تصویر بردار را بگیرند و ببرند هاج و واج مانده بودیم که یعنی چه مگر بناست چه اتفاقی بیفتد؟ از اساس به خودم شک کردم تصویر بردار که ناگهان فکر می کرد ازBBC آمده است!!!

آخر این چه رفتاری است که با یک گروه خبرنگاری می شود ؟! چقدر از جناب دکتر انصراف دهنده خجالت می کشیدم باز هم عذر خواهی کردم شماره ایشان را گرفتم تا در فرصت دیگری گفتگو بگیریم.

حالا ما ماندیم و یک گروه سرباز و حراستی که می خواهند دوربین را از تصویر بردار بگیرند که تصویر بردار هم عصبانی می گوید این چه رفتاری است دوربین را نمی دهم ...که تهیه کننده آمد واز حراست محترم خواست لحظه ای آرام شود تا توضیح دهیم .

:چرا چنین تصمیمی گرفتید؟ چرا باید دوربین را ببرید؟

:شما مجوز ورود به وزارت کشور را نداشتید چرا تصویر گرفتید ؟

:این برگه ی مجوز ما به وزارت کشور

:اصلا مگر شما مجوز تصویر در سطح شهر را دارید؟

:بله قربان ،این هم مجوز تهیه ی تصویر در سطح شهر

بنده ی خدا از تعجب نگاه تندی به فردی که خبر را منتقل کرده بود کرد و گفت شما که گفتی اینها مجوز ندارند؟!

:مجوز دارند ولی نباید در مورد انصراف خبر تهیه می کردند

و خلاصه هیچ کداممان نمی دانستیم چه باید بگوییم !!!

اعمال سلیقه ی فردی تا این حد مگر قرار بود با انصراف دهنده چه بگوییم که به این روش با اصحاب حرفه ای رسانه برخورد شد؟

ما که بیرون از وزارت رفتیم آنجا دیگر چرا مشکل ایجاد کردند و به این فکر می کردم که چه ساده می شود با اعمال سلیقه ی فردی مساله را به گونه ای مطرح کرد که بی گناهی گناهکار شناخته شود!

به حقیقت اگر ناگهان در اثر این بی احترامی که بینش هم چادرم زیر پایم ماند و محکم با دو زانو زمین خوردم یک نفر از گروه عصبانی می شد چی؟ حتما می گفتند به جرم بی احترامی به مامور قانون ولی چه کسی  پاسخگوی بی احترامی مامور قانون به اهالی رسانه است؟ من که نفهمیدم

 خداوند را سپاس که ازنوجوانی تمرین کرده ام هنگام عصبانیت هم لبخند بزنم و آرامشم را کنترل کنم و الا  با این اوضاع ...

به این می اندیشم که اشکال کار کجاست؟

در این مساله به یقین منابع انسانی اشتباه کردند و قانون هیچ مشکلی نداشته و ندارد .مشکل مشابهی که خیلی اوقات وجود دارد تعبیر و تفسیر شخصی از قانون یا به اصطلاح قانون من در آوردی است .

یادم می آید زمان هدفمندی یارانه ها جناب ضرغامی به شبکه ها دستور داده بودند که تا می توانید گزارشهای مردمی پخش کنید حتی اگر انتقادی هم هست پخش شود مردم باید خودشان را ببینند و جالب این که گزارشی که از نظر جناب ضرغامی مشکل پخش نداشت وقتی به مدیر پخش می رسید برخی بخش ها حذف می شد  و دلیلی هم وجود نداشت جز دل تنگ جناب  مدیر پخش محترم و من یقین دارم همین یک گزارش در شبکه های مختلف به شکل های متفاوت پخش می شد چرا که سلیقه ی مدیران تعیین کننده است و قانون در این میان کجاست نمی دانم! و پیدا کنید پرتغال فروش را آنگاه که دو پادشاه در یک ملک (مدیر پخش و مدیر شبکه)در خصوص یک مساله دونظر متفاوت داشته باشند!

 در یک نگاه مختصر به زیر ساختهای جامعه شناختی دردهه های اخیربه خوبی مشهود است که نسلی رشد کرده و شکوفا شده که پرسشگر است نسلی که حتی از خداوند نیز پرسش می کند و دیگر نگاه از بالا به توده ی مردم  کمکی به همراهی نخواهد کرد .

بسیاری تصور می کنند که عبور از خط قرمزهایی که قانون معین نموده جرم است غافل از آن که برخی جرات استفاده از ظرفیتها و قابلیت های قانونی و شرعی را هم ندارند  و در واقع از خط سبزها هم عبور نمی کنیم چه برسد به خط قرمز! و این قانون است که قدرش نا شناخته باقی می ماند و مردمی که در التهاب و آشفتگی سلایق شخصی مدیران به قانون توهین می کنند و حتی ممکن است سر از نا کجا آباد در آورند!

ای کاش نمی شد به این راحتی برای مردم پرونده سازی کرد ای کاش ...

آنقدر می شود تحلیل سیاسی ،اجتماعی ،فرهنگی ،اجتماعی ارائه کرد که نگو

تحلیل شما چیست؟ لطفا نظرتان را درج کنید.

  • منصوره صامتی


یکى از دوستان، اعتراضهاى صریحى کردند. خصوصیت دانشجو هم همین است. به اشخاص و دستگاه‌ها اعتراضهائى کردند - حالا آن اعتراضها ممکن است وارد باشد، ممکن است وارد نباشد؛ من روى آن نمیخواهم قضاوت بکنم - اصل اینکه دانشجو حرفش را روشن و صریح و آشکار بزند و دچار سیاسى‌کارى نشود، چیز مطلوبى است. بدترین اشکال و اشکال وارد بر محیط دانشجوئى این است که دانشجو دچار محافظه‌کارى شود و حرفش را با ملاحظه‌ى موقع و مصلحت خیالى بیان کند؛ نه، دانشجو باید حرفش را صریح بزند. البته در کنار این صراحتِ در بیان، صداقت در نیت هم باید وجود داشته باشد و در کنار او، سرعت در پذیرش خطا؛ اگر ثابت شد که خطاست. فرق شماى جوان و دانشجو و صادق و پاکیزه‌دل، با یک آدم سیاسى‌کار باید در همین باشد؛ حرفتان را صریح بزنید؛ آنچه را که میزنید، از دل بزنید؛ و اگر چنانچه معلوم شد که اشتباه است، سریع پس بگیرید؛ راحت. این، به نظر من یکى از بهترین شاخصه‌هاى دانشجوئى است.

یکى از این اعتراضها، اعتراض به صدا و سیما بود و اینکه بعضى میگویند اگر چنانچه صدا و سیما را نقد کنیم، بر خلاف رهبرى مطلبى گفته‌ایم؛ چرا؟ چون رهبرى رئیس صدا و سیما را معین میکند! اگر واقعاً ملاک این باشد، که آدم باید به هیچ‌کس اعتراض نکند؛ چون رئیس قوه‌ى قضائیه را هم رهبرى انتخاب میکند، رئیس جمهور هم بعد از انتخابات، تنفیذ رهبرى دارد؛ میگوید نصب کردم. پس باید به هیچ‌کس اعتراض نکرد. نه آقا، اولاً صدا و سیما را رهبرى اداره نمیکند؛ این معلوم باشد. صدا و سیما را رئیس صدا و سیما اداره میکند. و رهبرى هم در موارد زیادى اعتراضهائى دارد. همین اعتراضهائى که شما دارید، بعضى‌هایش یا خیلى‌هایش، اعتراضهاى ما هم هست. احتمالاً اعتراضهاى دیگرى هم هست که چون براى من از جوانب مختلف گزارش مى‌آورند - با اینکه خود من ممکن است به قدر شما تماشاچى تلویزیون یا گوش‌کننده‌ى رادیو نباشم - اطلاعاتم زیاد است. از وضع صدا و سیما اعتراضهائى هم میکنیم، اشکالاتى هم میکنیم، گاهى با آنها دعوا هم میکنیم. بالاخره آنها هم یک ضرورتهائى دارند و جواب میدهند؛ گاهى جوابشان درست است، گاهى هم نادرست است. به هر حال اعتراض هست و انتقاد شما از صدا و سیما مطلقاً به رهبرى منتقل نمیشود. شما حق دارید انتقاد کنید؛ هیچ اشکالى ندارد.

بیانات امام خامنه ای در جمع دانشجویان

7/7/87

  • منصوره صامتی