منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بی صواط» ثبت شده است

هرچند من بی صواطم ولی در همان حقوق بشر امریکایی که باسوادها ! نوشتند بی صواط ها هم حق اظهار عقیده دارند.

آن وقت ها هم که بوی یارانه  آمد حالم بد شد ولی

 لبخند روستایی ها حالم را خوش کرد

نقدینگی بود ولی گردش مالی هم بود 

گرانی بود ولی پس انداز هم بود .

هرچه بود  ولی با همه ی مشکلات بود

و برای برخی اندکی دلگرمی ...

این بار هم بو می آید  بوی سبد 

سبدی که طعم گلوگیر مرغ یخ زده و برنج خارجی دارد 

سبدی که ترحم نفرت انگیز صدقه دارد 

سبدی که حس غم زده ی منت دارد 

سبدی که برای من بی صواط گردش مالی ندارد  ولی حتما برای آنهایی که مرغ و برنج شان  به فروش رفت و صد البته با سواد هستند ! گردش مالی دارد 

سبدی که  دقیقا پس از  واریز یارانه ی جهانی تحریم ها به ایران، به ایرانیان وعده داد شد! 

سبدی که هنوز به دست ما بی صواط ها نرسیده شد نشان بی آبروییمان که همان آمریکایی ها و خارجی ها نوشتند با پرداخت مبلغ مورد توافق ژنو مردم گرسنه ی ایران با سبد کالا سیر خواهند شد ! 

از این نفرت انگیزترکه سوء مدیریت ها زمین های کشاورزیت را بایر کند  تا  با کارگری تو صنعت بی پدر و مادر خودرو های خارجی آ بادشود ! 

من بی صواطم

 و اصالتم به آقایی پر افتخار کشاورزان و پیشه وران می رسد نه به کارگری برای پز و پرستیژ و آقایی سگ بازان هرزه ! 

من بی صواطم

و پر از احساس  و زیاد حرف می زنم و زیاد کار می کنم و زیاد غر می زنم و زیاد دخالت می کنم و زیاد پرسش می کنم  وزیاد تفکر می کنم درکار مدیرانی که اختیار منابع و امکانات سرزمین مادری مان را به آنها دادم 

 ولی عده ای با سواد هم هستند که غر نمی زنتد و همه اش لبخند می زنند و چه با کلاس و آقا ...

.

.

.

 ما بی صواط ها باید به همان بوی برنج اصیل ایرانی که از آن بالادست ، خانه ی با سواد ها را می گویم  می آید دلخوش باشیم 

چه می شود کرد  مقصر خودمان هستیم  

روزی هم که خداوند مسءولیت ها را تقسیم می کرد ما بی صواط بودیم و آدرس را اشتباهی رفتیم 

واین شد نتیجه اش تقدیر ما

چشممان کور دندمان نرم  حال باید ازالف تا ی 

بی واسطه و با واسطه بشویم مایه ی خنده ی خارجی هاکه به ما صدقه می دهند ! 

 و البته ما  بی صواط ها کارگران خوبی هم هستیم  زمین های کشاورزی آقاییمان را بایر کردیم و نشستیم سر سفره ی کارگری  اروپایی ها  کره ای ها ژاپنیها و چینی ها ... تا صنعت خودروی آنها را فربه کنیم ...


و عده ای هم شدند باسواد و مدیرو آقا و مسول ...که البته همواره لبخند می زنند و فن بیان خوبی  هم دارند  و اصالتشان  به تاریخ  پنبه زنی نسبت دارد 

 راستی آقای با کلاس با سواد ! 

کجای دنیا بی صواط ها  این طورآرام و زیبا به ساز باسواد ها می رقصند ! 

چه می شود کرد ما بی صواطیم  و یک سبد  بی آبرویی حق یک بی صواط است ...

 نوش جان ...!



  • منصوره صامتی