منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

به این  دو واژه و به تفاوت میان این دو بیندیشیم 


خانه داری ، خانواده داری 

  • منصوره صامتی

نظرات  (۱۳)

یکی از دلایل وحشت پسران از ازدواج ، روند واژگون سالارانه امروز است. یعنی تعویض زن و مرد که با سرعت زیادی در حال رخ دادن است. دلیلش هم معلومه ، تمدن بی خدا جهانی امروز که ریشه عمیق داره و منجر به وارونه شدن و واژگون شدن همه چیز میشه و زن و مرد و نیز پدر و مادر و فرزندان و  علما و مردم و همه رو جاهاشونو عوض میکنه. در آیات وسط سوره ابراهیم یک آیه پر مغز به نظر من داره که میگه ، در جهنم انسانها هر طرف که میرن مرگ است و مرگ مرتب به آنها میرسد اما نمی میرند. ، خیلی شبیه به وضعیت الانه  ویا حداقل میشه گفت شکل دنیوی اش همینه ، مرگ یعنی از دست دادن هویت ، وجود و رول و واژگون سالاری مداوم
در مورد ازدواج باید بگم ، پسران را مجبور کردند که سن ازدواجشان بالا بره ، شرایط زندگی مسخره امروز اینطوره که البته با حضور افراطی و نه مورد نیاز زنان در جامعه ، سن ازدواج ما پسران مرتب بالا تر هم میره ، و توقعات هم که زیاده ، تامین زندگی امروز هم که ... شما مقایسه کنید ابزارهای زندگی امروز رو با 50 سال پیش ، چقدر ابزار زندگی اضافه شده و چقدر داره میشه. غرق در باتلاق ماتریالیسم رادیکال شدیم نمی دونیم چکار کنیم. سن هم که بالا میره کم کم آدم سرد میشه ، حداقل برای پسرها اینطوره.
شرایط بسیار نا امید کننده است ، انقدر که آدم انگیزه برای زیستن هم نداره. انگیزه واسه هیچی ، جز مرگ راه دیگه ای نیست به نظر من. وقتی میدونی که نمی تونی ازدواج کنی و نمیذارن که بتونی ، وقتی میدونی باید تا اخر عمر تنها بمونی ولی باید برای تامین مسائل زندگیت مثل سگ جون بکنی اما بدون هیچ انگیزه معنوی ، بدون هیچ عزیزی در زندگی ، تنهای تنها فقط برای زیستن خود ، خوب معلومه که آدم احساس عذاب میکنه ، فقط میخواد هر چه زودتر زندگی اش تموم شه.
پاسخ:
!!! ...
اگرچه سن ارتباطات   رسمی دختران و پسران در قالب ازدواج بالا رفته  ولی به همان نسبت سن ارتباطات خاص  غیر رسمی د ختران و پسران  پایین آمده است البته استثناءاتی هم هست .
خوب معلومه که خانه داری معادل با کار خانه نیست. چون برخی کارهای خانه معمولا بر عهده مردانست. مشکل همینه که خانه داری شد حمالی و کلفتی و این مطلب رایج شد. درسته امروز خانه ها در شهرهای بزرگ شده لانه زنبور ، هر دو در این تعویض زن و مرد امروز نقش داشتند.
اگر زبانتان خوبه پیشنهاد می کنم این وبسایت توسط نظردهنده ها خوانده شه ، وبسایت مال چند زن آمریکایی است که ضد فمنیسم مطلب می نویسند البته با تکیه بر مسیحیت و مذهب خودشان ، در مورد این مطالب زیاد می نویسند.
Ladiesagainstfeminism.com
پاسخ:
سپاس از پیشنهاد کاربردی شما 
خانم یلدا و سایر دوستان گرامی
لازم است در مباحث به یک نکته توجه کنیم و آن اینکه وقتی مثالی می اوریم نباید فقط وجهی که برای ما مناسب است را بگوییم و مابقی را عنوان نکنیم.
نصوح انسان گناهکاری بود...
اما آنچه نصوح را معروف کرد "توبه" خالصانه او بود. بقیه داستان وی را بخوانید لطفا
آیا میدانید "توبه نصوح" در قرآن کریم آمده است. و گناهکاران را به چنین توبه ای دعوت می کند
در اینجا لازم دانستم این مطلب را بیان کنم.
 

میخواستم نظری در این پست بدم ولی حیف که فکر میکنم آقای حمیدی برداشت بد کنند در باره ی مرد بودن بنده وبا بهم انگ بچسبونن.


انشالاه در فرصت بعدی .


سلام یلدا خانم و سلام خانم صامتی
احتراما بنا به فرمایش خانم صامتی به یلدا خانم عرض می کنم:
1- ماجرای این شخص را بنده شنیدم ولی ارتباط آن را با مطلبی که مطرح کردم پیدا نکردم!

2- اینکه برخی پسران از ازدواج شانه خالی می کنند در انتهای مطلبی که لینک آن قرار داده شده بود قرار داده شد!
3- دلیل اینکه بسیاری از پسرها بو می کشند برای زنهای بیوه و مطلقه این است که اغلب شرایط ازدواج را ندارند یا حداقل نمی توانند توقعات بالای بسیاری از دختران امروزی را پاسخ دهند!
بنده های خدا وقتی هر چه بو می کشند نمی توانند بوی ازدواج را از دختران استشمام کنند به این راه می روند!
4- بالارفتن آمار طلاق همانطور که در وبلاگم بارها مطرح کردم ام دلایل عدیده ای دارد که منجر به یک چنین عواقبی هم می شود! و حتی زندگی زنان متاهل دیگر را هم ممکن است درگیر کند!

5- اگر این کار از راه شرعی انجام شود اشکالی ندارد! تازه ممکن است باعث تعدیل توقعات دختران  مجرد هم بشود!

6- بنده خودم یک پسر 29 ساله هستم! تا به حال از این بوها نکشیده ام!
چون دوست دارم صفر کیلومتر بمانم و وقتی کیس مناسب خود را پیدا کردم تا آخر عمر فقط متعلق به او باشم و با هیچ زن دیگری نبوده باشم!
پسرهای مثل من هم زیادند. منتها بخاطر کسادی بازار کار به دلیل ورود زنان به بازار کار هم پیدا کردن شغل برای آنها مشکل شده و هم درآمد آنها کفاف زندگی را نمی دهد!

7- اگر منظور شما پسران هوس  باز است که شرایط ازدواج را دارند  و تن به ازدواج نمی دهند با شما موافقم و اتفاقا بابی را باز کردید تا حتما یک مطلب در این خصوص در وبلاگم بگذارم! و از این بابت از شما ممنونم!



نصوح ، مردی که در حمام زنانه کار می کرد:

آیا داستان مردی را که در حمام زنانه کار می کرد را شنیده اید؟
مردی که سالیان سال همه را فریب داده بود نصوح نام داشت.
نصوح مردى بود شبیه زنها ، صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت او مردی شهوتران بود که با سوء استفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه هم امرارمعاش می کرد هم ارضای شهوت.

اون کاربری که که درباره بحران ترشیدگی و پیر دختری در ایران لینک ارسال کرده اینم بدونه که به اندازه کافی در ایران پسران بالای 30 سال هستند که تن به ازدواج نمیدن و دائم بو می کشند که کجا زن طلاق گرفته یا بیوه پیدا میشه که مشکلات جنسی اونها رو برآورده کنه. نه میشه اسمشون رو گذاشت پسر و نه مرد. معلوم نیست در کدوم جایگاه قرار دارن. اگه یکی هم بهشون بگه چرا ازدواج نمی کنی انگار بهشون فحش بی ناموسی دادی. اینم از آمار بالای پیر پسران در ایران.   

 

پاسخ:
اون آقایی که لینک دختران ترشیده رو گذاشتند لطفا پاسخگو باشند.

لطفا مطلب زیر رابه دور از پیشداوری و حساسیت و تعصب بخوانید:

http://mojarada.persianblog.ir/post/133/


همین الان در اینترنت سرچ کنید زن خانه دار!
سایت های خبری و روزنامه ها و عکس هایی که نشان می دهند را مشاهده کنید!
در جستجوی عکس ها در گوگل ویاهوهم ببینید!
یک زن پشت سینک ظرفشویی، یک زن حین جارو کردن،عکس یک زن چادری با اتوی روی صورت، یک زن که لباس می شوید!
بعد عکس های زنان شاغل را جستجو کنید!
همه اینها سبب ایجاد حس تحقیر برای یک زن خانه دار است!
همین موضوع باعث گم شدن هویت زنان شده است!
در رسانه ملی هم کم از این تصاویر نداریم!
امروزه زنان خانه دار با انواع لوازم برقی و وسایل رفاهی کمتر به شکل هایی که به تصویر کشیده می شوند وبه نظر می رسد در این زمینه تعمد وجود دارد دیده می شوند!
امروزه زنان خانه دار در اوقات فراغت کنفرانس تلفنی دارند، وبگردی میکنند، برنامه های تلوزیون را دنبال میکنند، با خودرو برای خرید می روند، در اوقات فراغت ورزش میکنند و به باشگاه می روند!
با شوهرشان تماس می گیرند و پیامک های رمانتیک می دهند!
با بچه ها بازی میکنند!
روزنامه می خوانند. رمان می خوانند! رادیو گوش می دهند!
به کلاسهای هنرهای دستی می روند! قلاب بافی، گلیم بافی، خیاطیف کل دوزی و ....
پس چرا همیشه تصویر آنها در حال کلفتی نشان داده می شود؟
به نظر می رسد زنان خبر نگار و زنان شاغل که تهیه کننده این خبرها هستند ویا سازندگان فیلم ها و سریال ها و روزنامه نگاران زن چون خودشان شاغلند از روی حسادت زنانه و یا تعمد و برخی برای دشمنی و تغییر سبک زندگی اقدام به چنین نصویر سازی هایی می کنند!
چون معمولا به اندازه یک زن خانه دار در امور منزل وشوهر داری وحتی ارضای روحی و جسمی شوهر موفق نیستند! والبته این طبیعی است!
مگر درموارد استثنا

منظورم اینست واژه خانه داری در گذشته اداره خانه و شوهر و فرزندان و پدر و مادر را نیز شامل می شده است...

تقلیل دادن آن به رفت و روب و شست و شو اجحاف بوده است...

 

پاسخ:
مرحبا ! وقتی فرد دیگری دقیقا حرف دل شما را مطرح می کند سبب خوشحالی است . همینطور است . یقین دارم که برخی در سوگند دشمنی و برخی در خواب غفلت خانواده داری زن مسلمان را به شستن و روفتن معنا کردند تا بشود بغض گلوگیر زن تا بشود دست مایه ی خنده ی دشمن ، پر ازگفتن و نوشتنم امیدوارم فرصت شود تا در مورد این مهم گفتگو کنیم . 
همان خانه داری!
شاید اکنون معنای خانه داری عوض شده باشد.
چون خانه ها در گذشته محل زندگی پدر، مادر، فرزندان، پدربزرگ و مادربزرگ بوده است.
خانه محل زندگی بوده است نه مثل امروز محلی برای زنده ماندن و خوابیدن
خانه های قدیمی ایران مثلا یزد محل تعاملات اعضای خانواده به صورت حضوری  بوده و نه مجازی...
حضور سالمندان و ارج آن ها در خانواده ها موجب رشد شخصیت سایر افراد نیز می شده است.
برخورد احترام آمیز و افزایش صبر و آرامش و کسب تجربه و ...
اعضای خانواده یکدیگر را میدیدند و با هم بودند.
نزدیکی اعضا در کنار احترام
پاسخ:
لطفا اندکی بیشتر توضیح دهید ، یعنی شما واژه ی خانه داری را به جای خانواده داری انتخاب می کنید ! یا منظور چیز دیگری است ؟ 
  • کتابی که ناشناخته ماند
  • سلام.اگر این نکته سنجی و ریز بینی از خودتون باشه واقعا شما حیفید برای وبلاگ.کتاب بنویسید .مطمین باشید آیندتون روشنه.
    سلام 
    خانون محجبه
    وبلاگتون خوب بود
    www.irazmoon.com

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">