منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

 سینما یکی از مهمترین رسانه ها در جهان است ،که  علاوه بر ابزاری برای سرگرمی ، به عنوان وسیله ای برای انتقال فرهنگ هم ، مورد استفاده قرار می گیرد ؛ به نحوی که در دنیای امروز ، از آن به عنوان ابزاری  هدفمند و استراتژیک برای القای تفکرات ایدئولوژیک و افکار سیاسی به دیگران و حتی نفوذ در فرهنگ ها و نابودی آن فرهنگ استفاده می کنند . 

ذهن آدمی به خاطر علاقه به تنوع ، همواره  جذب عنصری جدیدتر و جلوه ای پرزرق و برق تر می شود که یکی از این جلوه ها ، تصویری است که در قاب تلویزیون یا پرده ی نقره ای سینما مشاهده می گردد

.در این زمینه کشورهای غربی بویژه آمریکا با صنعت فیلم سازی خود ، توانسته اند در یک فرایند کاملا برنامه ریزی شده ، ابتدا تفکر و فرهنگ اصیل یک سرزمین را از آنان ربوده و سپس تفکر دلخواه خود را ، به عنوان تفکر برتر ! بر ذهن مخاطب القا نمایند . یعنی همانطور که در جنگ سخت ، دشمن از اجبار و تحمیل استفاده می کند تا بوسیله ی آن بتواند مواضع خود را به دیگری تحمیل کند ؛ در جنگ نرم ، از سلاح تلقین و اغنای ذهنی به صورت زیرکانه در همان راستا استفاده می شود . یکی از مهمترین ابزارهای استفاده در این کودتای فرهنگی ، همانطوری که گقته شد ، تلویزیون و تولیدات سینمایی (از مستند ، فیلم کوتاه و فیلم های بلند و .. ) است و آن هم به دلیل استقبال فراوان بویژه جوانان از آن . یک فیلم به طور مستقیم و خودآگاهانه و یا به شکل غیرمستقیم و ناخودآگاهانه در حال ارسال یک پیام برای مخاطب خود است .

 در اینجا غرب ، تمرکز و توجه ی خود را بر "ماهیت" این پیام ها متمرکز کرده است ؛ خصوصا در فیلم های صادراتی که اصولا برای "جوامع هدف" ساخته می شوند . بدین گونه ترویج تفکرات سکولار به عنوان خمیرمایه اصلی فرهنگ منحط و تحمیلی غرب در دستور کار قرار می گیرد . این اقدامات برنامه ریزی شده ، که گاهی به صورت تبلیغ تفکر بی خدایی (که در آن به دنبال اثبات جهان بدون خدا هستند) ؛ و گاهی به صورت صربه زدن و تحریف عقاید بویژه عقاید اصیل اسلامی که احیای آن را بزرگترین خطر و تهدید در مقابل خود می دانند و نیز گاهی در پی ایجاد و ترویج ولنگاری فکری و اعتقادی در وادی پلورالیسم و نهیلیسم دنبال می کنند .

 یکی دیگر از این گونه تلاش های مذبوحانه که در قالب ژانر جدید و رویه ی نوظهوری در سیتمای هالیود رخ نمایانده ، تلاش برای آن است که عنوان کنند که اصولا چیز "مقدسی" و "حقیقت فاخری" چه در دنیای اندیشه و عقاید و چه در دنیای واقعی انسانها وجود خارجی نداشته و ندارد ! در این راستا ، به دنبال آن بوده که از هرآنچه مقدس است ، با هتک حرمت از آن ، حرمت آ نرا در سایه ی ترویج تلورانس افراطی ، از بین ببرند . و این حرمت شکنی ها از حرمت خانواده و مقام و منزلت "مادر" به عنوان مثال را گرفته شامل می شود .. تا مقدسات دینی . در این رویکرد جدید سینمای غرب به این موضوع ، که از آن به عنوان "سینمای فلسفه گرا" نیز یاد می کنند ؛ تلاش می شود با پرستیژ دروغین روشنفکرانه ، مبانی دینی را زیر سوال ببرند . در اینجا آن پارادوکس اصلی شکل می گیرد .

 تلاش آنان برای از اعتبار انداختن مفاهیم و حقایق مسلم دینی ، در راستای اعتبار بخشی به اوهام مالیخولیایی و پندارهای کاذبی است  که در مرام و عقیده ی انسانی و دینی ، امری باطل و مردود است ؛ همچون جادو و جادو گری ، خرافه پرستی و شیطان پرستی و ...

 دلیل اساسی هجمه ی تصویری قدرت ها ی جهانی در قالب سینما ، از بین بردن ریشه های ناب و اصیل فکری و بومی هر ملتی است که با آنها در تعارض است . یکی دیگر از زمینه های سینمای سکولار ، از بین بردن حریم های اخلاقی است . غرب برای این هدف از تصاویر و فیلم های مستهجن و پورنو بهره می برد، تا جایی که صنعت پورنوگرافی ، به شاخه ای مجزا از سینما مبدل می شود و برای آن کرسی های مطالعاتی ، بودجه های تحقیقاتی و پروژه های عملیاتی ، با توجه به عملکرد موثر و نقش سریع و عمیق آن بر ذهن افراد بخصوص جوانان آگاه است ، تبیین و تعریف کرده و در نظر گرفته اند ؛ و "برای به زانو درآوردن یک ملت ، کافی است جوانان آن ملت را به فساد کشانید" چرا که جوانی که به فساد کشیده شود ، از او قدرت اختیار و اراده ، شور و نشاط ، خلاقیت و ابتکار عمل گرفته خواهد شد .

 یکی دیگر از این موضوعات ترویج خشونت گرایی است که در راستای خدمت به شبکه های تروریسم دولتی و بین المللی قرار دارد . در این ژانر ، سینمای غرب به شکل مستقیمی "کرامت انسانی" را زیر سوال برده و برای "جان" او ، جانی همچون دیگر حیوانات قائل می شود و ناگفته هویداست که صنعت سینمای غرب دقیقا به دنبال پیاده کردن و القای همین موضوع در افکار مردم جهان است که  در راستای اهداف پلید خود ، دست به تجاوز ، کشتار و جنگ افروزی زند  قدرت های جهان بویژه غرب ، کاملا از تاثیر سینما آگاهند . از این رو باید با این جریان ، که هدف اصلی آن منابع انسانی وتسخیر اندیشه ی آنان و به کار گیری آن در جهت مقاصد قدرت های جهان است  مقابله ی  فکری و فرهنگی کرد . تنها راه مواجهه با سینمای سکولار، سینمای معناگراست .  و البته این بدان معنا  نیست که همه ی تولیدات سینمایی ما ، محدود در سینمای معنا گرا باشد !

 خیر ؛ بلکه بدان معنی است که عوامل سینما و دست اندرکاران آن ، چه از بازیگر و بازیگردان و کارگردان و فیلم نامه نویس و عوامل تولید در صحنه و طراحی و دکور و گریم تا عوامل پشت صحنه از تهیه کننده و حامیان مالی و .. ضمن پرهیز از «بازی در صحنه و میدان دشمن» ، به سینمای معنا گرا به عنوان "پدافند عامل" بیش از پیش بها داده و بدهند . 

در این میان "بومی سازی" سلیقه ی مخاطب نیز می تواند نقش موثری در جلوگیری از اشاعه ی فرهنگ سکولار و محتوای سخیف آن داشته باشد؛ بویژه اینکه ما در مقابل مفاهیم گسترده مادیگرایی از بن مایه های غنی فرهنگ معنوی برخورداریم که ظرفیت رویارویی با اندیشه ی مادی  انسان هزاره ی سوم را به سهولت هموار می سازد تا جایی که می توان سینمای معنا گرای ایران رابه مثابه یک سنگراستراتژیک دانست و از آن در ابعاد بین المللی بهره جست.

  اما آنچه در طی سال های اخیر سبب عقب گرد از موازین و آرمان های اساسی انقلاب اسلامی  و محتوای اصیل و ارزشی آن گشته است تا جایی که در بسیاری از محصولات سینمایی نه تنها اثری ازاصالت محتوا نیست بلکه ایجاد تردید و تشکیک در مبانی اصیل ارزشی و فرهنگی مخاطب در قالب پیام سینمایی به تمامی عیان است ،  بی تردیدحاصل  غفلت از توانایی و ظرفیت های خاص و ویژه ای است که در ابعادفرهنگی ،اقتصادی و سیاسی در اختیار داریم  و این غفلت بسیاری از اوقات موجب دنباله روی محض از فرهنگ مستولی بر رسانه های غربی گشته که همانا تجاری سازی صرف در پی مخاطب بیشتر است .

   با همه ی آنچه گفته شد در روزهای پایانی سی و دومین جشنواره ی فیلم فجر  بر چگونگی انتخاب و راه یابی بهترین های سینمای ایران چشم دوخته ایم که امید است دستکم برخی از  توقعات جامعه ی فرهنگی در جامعه ی سینمایی پاسخ داده شود.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">