منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

سنت پیامبر نور است

منصوره صامتی |

نعم العون فی طاعه الله " " [فاطمه-س] ؛ چه نیکو یاوری است در طاعت و بندگی خدا "این ؛ پاسخی است از جانب حضرت علی (ع) ، در جواب به سوال پیامبر اکرم (ص) بعد از ازدواج این دو بزرگوار با هم ؛ مبنی بر آن که "یا علی ! فاطمه را چگونه یافتی ؟ " 

ضمن تبریک به مناسبت فرخنده میلاد مسعود حضرت ختمی مرتبت ، حضرت محمد مصطفی -صل الله علیه و آله و سلم - ؛ و به مناسبت این عید بزرگ و نیز متناسب با فضا و در ادامه ی مباحث مطرح شده ؛ سخن را در مورد "ازدواج" آغاز می کنم . 

من از سخنان و مطالب کاربر محترمی به نام "امید" چنین استنباط کردم که ؛ اگر ما ازدواج را با توجه به کارکردهای انسانی که دارد ، "نور" بدانیم ، با این نگاه زیبایی که "امید" به موضوع ازدواج دارد و نگاه ایشان نیز برگرفته از تعالیم دینی است ؛ باید ازدواج را "نور علی نور" بدانیم . یعنی همان نگاهی که حضرت علی ، به نقش یک همسر در زندگی دارند . (فرقی نمی کند ؛ نگاه حضرت فاطمه هم به حضرت علی به عنوان یک همسر نیز ، قطعا از همین زاویه است : نعم العون فی طاعه الله )

 آری ؛ "همسر" می تواند ، یک دوست ، یک رفیق ، یک شفیق ، یک همراه ، یک حامی ، یک یار ، یک همدل و یک انیس و مونس در "طاعت و بندگی خدا باشد . و بنده از این بایت خوشحالم و خدا را سپاسگزارم که امثال امید در این جامعه با چنین دیدگاههای زیبا و قشنگی ، به دنبال شروع زندگی مشترک خود هستند . در این مورد حدیثی از پیامبر (ص) نقل نمایم خالی از فایده نیست !

فرمود : اگر مومن انگیزه ی خود را از ازدواج ، عمل به سنت الهی و حفظ دین خود ، قرار بدهد ؛ خداوند هم دین او را حفظ می کند و هم زیبایی و روزی را نصیب او خواهد کرد ولی اگر هدف او از ازدواج ، صرفا رسیدن به زیبایی و یا مال و ثروت دختری باشد ؛ خداوند او را از رسیدن به مال و زیبایی همان دختر نیز ، محروم خواهد کرد (نقل به مضمون) در روزگاری که انگیزه های افراد از ازدواج ، انگیزه هایی چون رسیدن به اموال و میراث دیگران ، یا صرفا زیبایی و جمال یک بانو ، و یا نه ؛ انگیزه هایی دیگر همچون تحمیل از جانب خانواده و فشارهای عاطفی والدین و اطرافیان ، یا تحمیل از جانب خود (خود تحمیلی که می تواند ناشی از ترس از دست دادن فرصت ها ، یافتن حامی ، باز کردن راه برای دیگر اعضای خانواده ، عقب نماندن از قافله ی عشق ! لج و لجبازی ! ترس از نفرین شدن توسط طرف مقابل ، ترس از تهدیدهای طرف مقابل ، رسیدن به موقعیت اجتماعی و یا حتی روکم کنی و .. باشد ) انگیزه ی شما امید عزیز از ازدواج ؛ یک انگیزه ی بسیار متعالی است . بسیار خوب و عالی عزیز دلم ! و به شما از این بابت تبریک می گویم .

اما قدم بعدی : قدم بعدی "آسیب شناسی" در ازدواج است . باید دانست که یکی از آسیب های ازدواج ، آسیب "آرمانگرایی" است . بله ؛ آرمانگرایی ! دقت در ازدواج و انتخاب همسر ، بسیار خوب ، پسندیده و مطلوب است . چرا که ازدواج مهمترین اتفاق زندگی انسانهاست . موضوع ازدواج ، موضوع "انسان" است و می خواهیم از رهگذر این پیوند مقدس ، هم انسان پدید آوریم و هم خود انسان تر شویم ! در حدیث است که « در هنگام ازدواج ، کمال دقت را به خرج بده و ببین که وجودت را کجا می گذاری و چه کسی را شریک مال و جان و آگاه به اسرار و امانت دار آن قرار می دهی » پس لزوم دقت در ازدواج ، صرف نظر از جنبه روایی آن که سفارش و تاکید شده است ، اصولا از بدیهیات عقلی است . اما دقتی که از یک سو به "وسواس" و از سوی دیگر به "آرمانگرایی" تبدیل نشود . کمال گرایی و رویاپردازی در ازدواج مطلوب نیست . ما جز ذات اقدس الهی و ذوات قدسی حضرات معصومین (علیهم السلام ) ؛ "خوب مطلق" نداریم . روانشناسان در این زمینه می گویند : مهم اینست که فرد مورد نظر ، حدود هفتاد درصد از ویژگی هایی که مدنظر دارید را داشته باشد . در ازدواج باید واقع بین بود . کسانی که با این فکر انتخاب می کنند که همسر آینده شان هیچ مشکلی ! نداشته باشد ؛ با ورود به زندگی و دیدن مشکلات او ، دچار شوک می شوند و طبیعی است که چنین فردی خود را انسانی بازنده دیده و دچار یاس و افسردگی شده و نه تنها خود از زندگی لذت نمی برد ، بلکه مانع لذت بردن دیگران هم از زندگی می شود . این موضوع به صورت ضرب المثل درآمده است که "قبل از ازدواج ، خوب ببین و انتخاب کن (عاقلانه) ولی بعد از ازدواج ، با یک چشم ، ببین و همواره یک چشمت را بر رخدادها ببند ، یعنی اهل گذشت و چشم پوشی از خطاها باش . 

به عبارتی : عاقلانه انتخاب و عاشقانه زندگی کن . ولی ما برعکس عمل می کنیم ! در انخاب همسر افزون بر مقابله با آرمانگرایی ، باید به جایگاه خود نیز توجه داشته باشیم . امام علی (ع) می فرمایند : انسان عاقل چاره ای ندارد جز آنکه "جایگاه" خود را ببیند . برای ازدواج باید کسی را انتخاب نمود که هم شان و هم رتبه ی ما باشد ، و ما نیز هم شان و هم رتبه ی او باشیم . چه از جهات اعتقادی ، مذهبی ، خانوادگی ، فرهنگی ، جایگاه و پایگاههای اجتماعی (از به کار بردن عبارت طبقات اجتماعی ابا دارم) ، تحصیلی و علمی ، اقتصادی ، عقلی ، ظاهری ، .. نباید زوجین ، برتری چشمگیری نسبت به هم در این زمینه ها داشته باشند . اما معیارهای انتخاب را جدا از موضوع هم رتبه بودن (کفو بودن) ؛ در چند ویژگی زیر جستجو کنید : 

اول دینداری و دیانت (این تاکید برای کسی است که چشم او ، به اهمیت و لزوم پایبندی به ارزش های دینی ، بینا گشته و خود به ارزش های دینی اعتقاد دارد ) تاکید بر دینداری بدان سبب است که انسان دیندار (واقعا دیندار نه ادا و اطوار) به سبب رعایت دستورات خدا ، حقوق همسرش را در زندگی بیشتر رعایت می کند و از ظلم به او خودداری می کند چرا که به سبب دینداری ، از جاده ی انصاف خارج نخواهد شد . شخص دیندار ، غیور است و عفیف و پاکدامن و بدین واسطه مانع از ایجاد انحراف و مفاسد خانوادگی و اجتماعی در زندگی مشترکش می شود . اما مفهوم غیرت ؛ غیرت و مردانگی یک مرد ، یعنی اینکه همسرت احساس تنهایی نکند . نه به معنی بدبینی به او و سخت گیری بر وی باشد !

 دوم اخلاق حسنه . یعنی صفت پسندیده و خوش خلقی ، صداقت ، امانت داری ، خوش قولی ، خوش زبانی ، مهربانی ، صبر ، گذشت ، فداکاری و .. به تعبیر پیامبر (ص) بالاترین نعمت پس از اسلام ، اخلاق و صفات نیکوست .پیامیر خود می فرماید "من مبعوث شده ام تا مکارم اخلاقی را به کمال آن برسانم" سوم داشتن اصالت خانوادگی . سلامت جسم و روح و روان و .. اما نسبت به مطالبی که توسط دوستان مطرح شد : ببینید دوستان ! خوبی و بدی همانطور که گفته شد ، یک امر نسبی است ، آنهم در مقایسه افراد با همدیگر . ما خوب داریم و خوب تر و نیز بد داریم و بدتر . اینگونه نیست که بگوییم دختران خوب کم شده اند یا پسران خوب کم شده ! به نظر من آنچه کم است ، پسران و دختران سرتاپا خوب و نیز پسران و دختران سرتاپا بد است . بنده اعتقاد دارم برخلاف ظواهری که از جوانان می بینیم و بعضا آثاری از دینداری در آنان مشهود نیست ؛ در درون همین افراد ، گرایشات دینی شدیدی نسبت به دین و احکام و شریعت و دیگر تعالیم مذهبی وجود دارد .

 امام صادق (ع) می فرمایند : اگر می خواهی در مورد کسی قضاوت نمایی که فلانی آدم خوبی است یا که نه ؛ به کثرت عبادات او ننگر ، بلکه بنگر که آیا در او "صداقت" و "امانت داری" هست یا نه . شکی نیست که رعایت ظواهر اسلامی ، دستور اکید دین است و از آن تحت عنوان "تعظیم شعائر الهی" یاد می شود و از آن منظر قابل ارزشگذاری است ولی صرف رعایت ظواهر دینی ، دال بر خوب بودن و یا بد بودن کسی نیست . یعنی این موضوع ، ملاک درستی برای قضاوت و تقسیم بندی افراد به دیندار و مذهبی و بی دین و غیرمذهبی نیست . 

نکته آخر ؛ در قرآن آیه ایست مبنی بر آن که انسان ، نباید از موارد و اموری سوال کند که با شنیدن پاسخ آن ، دچار غم و اندوه شود ! اینکه این امور و موارد ، چه امور و مواردی است ؟ به عهده ی مفسران آیات وحی می باشد ولی یکی از مصادیق این دسته از امور را ، مفسران و علمای علوم اجتماعی در زندگی مشترک ، پرسیدن همسران از گذشته ی یکدیگر می دانند . مداقه و کنجکاوی بی مورد و اصرار و پافشاری بر گذشته ی یکدیگر و سر درآوردن از آن ، سفارش دین خصوصا برای همسران در زندگی مشترک نیست . اخصوصا آنکه همسر انسان ، مطلقه باشد ، یا قبلا عقد کرده باشد ، یا از دوستی های قبل از ازدواج ، همسران از هم بپرسند و .. ملاک در دین اسلام ، اوضاع و شرایط کنونی افراد است .

 پرسیدن از اینگونه سوالات ، تنها فضای فکری انسانها را نسبت به هم آشفته و مشوش کرده و همسران را نسبت به هم بدبین می کند . اگر گناهی در گذشته مرتکب شده ، شاید اکنون توبه نموده و اینکه برچسب آن گناه را به او بزنیم ، حتی از نظر عقلی کار درستی نست . البته این عدم مداقه و دقت و تیزبینی در گذشته ی افراد ، مربوط به دوران بعد از انتخاب و عقد و زندگی مشترک است . بدیهی است که در دوران قبل از انتخاب همسر ، از باب تحقیق ، می بایست گوشه چشمی نیز به گذشته ی افراد داشت ، هرچند در آن زمان نیز ، وضع کنونی افراد ، باید ملاک قضاوت قرار بگیرد .

نظرات  (۱۱)

هلاکت و نابودى دین و ایمان هر شخص در سه چیز است: تکبّر، حرص، حسد. تکبّر سبب نابودى دین و ایمان شخص مى باشد و به وسیله تکبّر ، شیطان ملعون گردید. حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است ، همان طورى که حضرت آدم () به وسیله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتى ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.امام حسن ع
سلام.

ببخشید که دارم با وقت با ارزشتون رو میدم و به اضافه نمیکنم.امیدوارم این حرفتونو در پیشگاه خدا هم فراموش نکنید.
آستانه تحمل و ظرفیت شما در مقابل انتقاد یا حرف ها مشخص شد.

خدانگهدار
پاسخ:
شمیم عزیز همراهی و مصاحبت با شما در این مدت دوست داشتنی بود .. امیدوارم آنچه پیش روی شماست بهترین باشد .
 اگرچه شما از دختر بنده تنها یکی دو سال بزرگتر هستید ولی مثل دخترم از بودن شما خوشحال بودم . چاره ای نیست گاهی باید رو در روی واقعیت ایستاد و آن را با چشم باز دید . 
بنده هم زمانی همسال شما بودم و دنیا را در نهایت کمال می دیدم از بعضی افراد هم برای همیشه خداحافظی کردم چرا که تلخی حقیقت را برایم آشکار می ساختند .در گذشت زمان به درک بیشتری رسیدم و با اشتیاق فراوان به سوی آنها برگشتم در حالی که بیشتر دوستشان داشتم 
ما راهی  جزء برگشت نداریم شما هم می روی ولی  به زودی بر می گردی حتی با نام مستعار ! 
 به قول شاعر  تو محکومی به برگشتن ! 

شمیم عزیز خانم صامتی مگه مغازه دارن یا شغلشون پاسخگوویی به امثال ماهاست. ایشون به خاطر دلمشغولیاش وب بازکرده گفته هم فکرامم با من همراهی کنن مثل شعرا که شعر میگن ونویسنده ها که کتاب مینویسن ایشونم وب طراحی کردن .شمیم جان ما بهتره نظرمونو راجع به مطالبی که میخونیم بنویسیم نه در مورد صاحبان ی رسانه .مخالفتمونو یا موافقتمونو راجع به وطالب اعلام کنیم و نظر بذلریم . آدمه دنبال چیزایی میرن که دوست دارن تو اون حوزه کار کنن یا بیشتر بدونن. شما هم حتما بعضی مطالب ارضاتون میکنه که این وب رو انتخاب کردین یا دیگرانی که اینجا میان. از بس بدی دیدیم فکر میکنیم همه بدن ولی خانم صامتی از این راه درآمدی ندارن یا به شهرتی هم نمیرسن .چون دقیقا به نکاتی اشاره میکنن که از چشم خیلیا میفتن که آدم حسابین ومیتونن کارهای مهم انجام بدن .خانم صامتی اجرتون با صاحب الزمان
شمیم خیلی علاقه داری احسانم تو این وبلاگ به سرنوشت آزاده، فرزاد، ارمیا و اون مجری گمنام! دچار بشه!؟
چرا کامنت قبلیم رو تایید نکردید؟که گفتم قانع نشدم.چرا تاییدش نکردید؟؟


خانم صامتی در مورد کامنتی که متنش رو حذف کردید باید بگم که جوابتون برام قانع کننده نبود.الانم میخوام چیزایی رو بهتون بگم اما احتمال میدم اونم حذف کنید.

خانم صامتی کامنت من شخصی نبود که حذفش کردید.این نظر شماست که میگید شخصیه وگرنه اگه خودم شخصی میدیدم هیچ وقت نمیومدم بذارم اینجا تو ملا عام که تایید بشه و همه ببینن.
شما گفتید که ما شخصیت افراد رو نقد نمیکنم بلکه عملکرد اونهارو نقد میکنیم.مگه میشه کسی عملکرد کسی رو نقد کنه که شخصیتش دست نخورده باقی بمونه؟!اصلا مگه عمل هر کس برخواسته از شخصیت و منش اون نیست؟
در ضمن شما بارها دیدم و خوندم که حتی شخصیت افراد رو هم نقد کردید..

چرا قسمتی که نوشتم به شما اعتماد دارم رو حذف نکردید؟؟!!
یه چیزی میگم امیدوارم انتقاد پذیر باشید و ناراحت نشید.اینکه شما کامنت منو اگه میذاشتید احتمال میدادید(*احتمال*) به ضررتون باشه و کاربراتون کمتر بشه و کسی به وبلاگتون سر نزنه.اما اخر کامنتم که گفتم به شما اعتماد دارم رو نگه داشتید؟خب این یعنی چی؟چرا باید این تیکه رو نگه دارید؟!بوی ریا نمیده؟
نکته دیگه اینکه شما خودتون گفتید فقط بیست و سی رو میبینید اما راحت در مورد برنامه ها و سریال ها نظر میدید(کلاه پهلوی و...) و نقد میکنید.خب این تناقض گفتار و رفتار نیست؟!
من به اینجا که میام فک میکنم فضای جامعه م همش سیاهه.احساس یاس شدیدی پیدا میکنم به جامعه.پس روزنه امید کو؟؟!رهبری همیشه نقد میکنن و اشتباهات رو میگن اما حمله نمیکنن به شخصیت طرف که خورد بشه در مقابل چشم و دل همه و همیشه خوبی هارو هم میگن و همیشه *امیدوارانه* حرف میزنن.
شما حتی یه کامنت برای من نوشتید که گفتید خیلی ایده ال گرا هستم و واقعیت جامعه چیز دیگه ایه و... و من هم به دنبالش یه کامنت دیگه براتون نوشتم که شما چطور و از روی چه چیزی در مورد من اینطورقضاوت کردید و چند تا نکته دیگه.اما شما تاییدش نکردید.دید شما نسبت به اطراف ناامیدانه نیست؟؟
من دلم نمیخواد اعتمادی که نسبت به شما پیدا کردم از دست بدم.اما انگار این اعتماد داره خدشه دار میشه.
ببخشید که خیلی صریح حرف میزنم.چون اعتقاد دارم ادم باید همیشه حرفشو صریح و بی حاشیه بگه و از دوپهلو حرف زدن اجتناب کنه.
اگه بی ادبی کردم منو ببخشید.
منتظر جواب صریحتون هستم.
پاسخ:
شمیم خانم سلام
اول  اینکه بنده به اصرار دوستان وارد فضای مجازی شدم چرا که حرفی  بود برای نوشتن و یادآوری بنابراین همه بزرگواران به فراخور علاقه می توانند  در یک فضا فعالیت خود را آعاز و حرفهای ناگفته ی خود را به سلیقه ی خویش مطرح کنند .
دوم اینکه اینجا یک وبلاگ شخصی است تا اینجا هم   عواید مالی و در آمدی نداشته است که بگوییم به تعداد مخاطبان زیاد یا کم وابسته است و اصراری هم ندارم که مخاطب این رسانه بیشتر شود .حتما برخی دوستان این رسانه به خاطر می آورند که می خواستند این وبلاگ را در فضاهای مختلف تبلیغ کنند و بنده قبول نکردم اگر به زیاد شدن مخاطب باشد که بنده بسباری از دوستان متخصص در این زمینه دارم ولی علاقه ای ندارم آن افرادی که من با آنها حرف خاص دارم همین الان هم مخاطب این وبلاگ هستند و جالب آنکه بسیار هم کم نظر می گذارند .

سوم اینکه بنده برای هیچ یک از دوستان دعوتنامه نفرستادم و این وبلاگ شخصی برای دوستان  عوایدی هم ندارد که بزرگواران فرصتهای ارزشمند  خود را صرف دیدگاه های بنده کنند بنابراین هریک از دوستان ارجمند که تمایلی برای حضور  و یا ادامه ی حضور ندارند  به راحتی می توانند  انتخاب کنند . ولی برای ادامه ی حضور دانستن یک نکته ضروری است اینجا یک رسانه ی شخصی است  و بنده به سلیقه ی خودکامنت ها را تایید  می کنم و یا تایید  نمی کنم . اگر هم اعتراضی دارید شما هم می توانید در وبلاگ شخصی خود نظرات خود را مطرح کنید و بنده هیچ اعتراضی نخواهم داشت.
چهارم با توضیحاتی که داده شد امیدوارم متوجه شده باشید که بنده برای انجام هدفی که دارم لزومی به همراهی افراد فراوانی ندارم ،به همین دلیل کم شدن و یا حتی زیاد شدن مخاطبان این رسانه به ضرر و یا فایده بنده نیست .چه بسا زیاد بودن مخاطبان به ضرر بنده هم هست چرا که وقت بیشتری از بنده می گیرد ! 

قا نع شدن یا نشدن افراد کاملا شخصی است یعنی ممکن است فردی به دلایل کاملا شخصی قانع شود و دلایل را بپذیرد ، همینطور ممکن است فردی به دلایل کاملا شخصی استدلالی را نپذیرد .حتی در مقابل سخن خداوند و پیامبر اکرم صلوات الله علیه نیز در طول تاریخ افراد بیشماری قانع نشدند و این از ضعف خداوند و یا پیامبر ص نبوده و نیست .
بسیار مضحک است که شما نوشتید  "من به شما اعتماد دارم " بعد اعتراض می کنید که چون تایید شده بوی ریا می دهد ؟! 
عملکرد افراد مدنظر است بنابراین مصداق میاورم ،منظور از شخصیت افراد ، شیوه ی زندگی شخصی آنهاست مثلا اگر رییس صدا و سیما با هزینه ی بیت المال به کشور های دیگر مسافرت کنند برای همه ی ایرانیان این حق وجود دارد که اورا مورد پرسش قرار دهند ولی اگر ایشان به هزینه ی شخصی کانادا بروند حق پرسش نداریم مگر اینکه از رانت اطلاعاتی برای منفعت شخصی بهره ببرند که باز هم حق پرسش وجود دارد ! 
بنده از برنامه های تلویزیون سعی می کنم حتما خبر بیست و سی را ببینم واین به معنی این نیست که اگر برنامه ای را جهت نقد مهم دیدم آن را نبینم و بیایم اینجا در وبلاگ از دوستان اجازه بگیرم که فیلمی را ببینم یا نبینم ! واین به معنای ضعف برنامه هایی که نمی بینم نیست بلکه به معنای ارجح بودن موضوعات دیگر در زندگی شخصی بنده نسبت به دیدن تلویزیون است . حاضرم ساعت ها پای حرف های مادر عزیزم و نصیحت های دلسوزانه اش بنشینم ولی علاقه ای به دیدن فیلم های کره ای  از تلویزیون ندارم ولی اگر پای نقد فیلمهای کره ای به میان آید حتما حرفی برای گفتن هست . 
رسانه ها در جوامع مختلف برای اقشار مختلف برنامه تولید می کنند و این دلیل نمی شود که یک منتقد همه ی برنامه ها و تولیدات رسانه راببیند تا انتقاد کند .شما همه ی قسمت های ماه عسل را دوست داشتید ممکن است دیگری یک قسمت را دوست داشته باشد . 
اگر شما به این نتیجه رسیده اید که آمدن به این وبلاگ نگاه شما را به زندگی سیاه کرده احتمالا برخی مطالب برای سن شما مناسب نیست  و یا برای ظرفیت شناختی شما از جامعه با توجه به پیش نیازهای اطلاعاتی زود هنگام است  و یا اگر هیچکدام نیست به شما خواهرانه توصیه می کنم دیگر به این رسانه تشریف نیارید.
البته اینطور که شما مطالب را توصیف کردید یعنی مطلب امیدوار کننده ای نیست واین نظر شما خلاف واقعیت است  ، بنابراین می توان نتیجه گرفت که عینک بدبینی بر چشم شماست .
اگر خوب دقت کنید تمام انتقادها در این رسانه نسبت به عملکرد افرادی است که از بیت المال مستقیم و یا غیر مستقیم بهره مند می شوند و یا بناست چگونگی مصرف آن را مدیریت کنند . اگر شما نسبت به نقد بنده نقد دارید می توانید مصداق بیاورید که نه اینطور نیست آنطور است  باهم گفتگو می کنیم و هیچ اشکالی هم ندارد . بنده هم به جای بحث و گفتگو های بچه گانه ترجیح می دهم با افرادی گفتگو کنم که به دانش اندک من بیفزایند نه نآکه وقت مرا هدر دهند 
برای شما پیرامون ایده آل گرایی  کلی مطلب نوشتم ولی ناگهان اینترنت قطع شد و وقتی دوباره صفحه را دیدم پاسخ بنده ذخیره نشده بود  و از آنجا فرصت همه ی ما محدود است کامنت بدون پاسخ را تایید نکردم  . 
عزیزم بنده از همراهی شما خوشحالم ولی هیچ وقت از نیامدن شما به این وبلاگ  ناراحت نخواهم شد ،چرا که یقین دارم دختری به باهوشی شما حتما زمان ارزشمند خودش رو به روش بهتری صرف می کند . 
نکته ی پایانی اینکه نظرات بنده وحی منزل نیست و نیازی نیست  که همه موافق باشند . گاهی مخالفت فراوان هم نشانه ی خوبی است . و برکات فراوانی دارد . اگرچه خداوند  نیز در کلام الهی که به معنای حقیقی وحی منزل است  می فرماید" لا اکراه فی الدین "و اکراهی از مخالفت انسان ها ندارد . 
برای شما شمیم عزیز بهترین ها رو آرزو می کنم  چه مخاطب پارادوکس باشید چه نباشید
راستی خانم صامتی سوالی ازتون داشتم.جوابش از طرف شما برام مهمه.در واقع با جواب شما میخوام یه مقایسه یا نتیجه گیری کنم.ممنون میشم جواب بدید.

اینکه نظرتون در مورد برنامه ماه عسل چیه؟مخصوصا ماه عسل امسال؟؟؟؟

و اون قسمتی که بچه ای رو از پروشگاه به خونواده میلاد(مرحوم)هدیه دادن..نظرتون در مورد اون قضیه چیه؟؟؟؟
دو تا شو جداگونه جواب بدید..ممنون
پاسخ:
سلام شمیم جان
برنامه ی ماه عسل رو ندیدم ، بنابراین هر نظری بدم براساس شنیده هاست . می دونم که برنامه ی پر بیننده ای بوده ، به نظرم آقای علیخانی در کار حرفه ای  اشتباهات برخی دوستان رو مرتکب نشد و این خوبه . در خصوص خود برنامه به جهت اینکه اتهیه کننده ب رنامه هم خود آقای علیخانی هست در موفق شدنش خیلی موثره 
وای یا خدا اینجا چه خبره؟
پاسخ:
عزیزم چه چیزی مایه ی تعجب شما شده !؟
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
خانم صامتی چند کلمه حرف باهاتون دارم.نمیدونم بذارم پای درد و دل یا انتقاد یا چی؟....

** **** ** ***** *** **** *** ** ** ***** ** **** **** *** ** **** ***** *** ***** **** * **** ***** ********** ********* ****** ** **** ****** **** **** ***** ***** **** *** ****** ** **** ***** ***** ** ***** ** ** ******* ******* *** ** ***** *** ****** ** *** **** ********** ** **** *** ****** **** * ***** **** ** **** *** ******** ***** ** **** **** * ** ****** ** *** ********** ****** * ** ****** ** ***** ** ****** ********************* ** **** **** *** ** ** *** ** **** *** ** *** **** ***** **** *****
** *** ****** ****** ** ** ******** ****** ** ******** ***** *** ** ****** ** ****** ** ********* *** *** **** * ** ** ** *** ***** ***** **** **** ******** *** **** **** ****** ********** **** ***** ******** **** **** ******* **** ***** ******** **** **** ** ****** ** ** ** **** *** **** *** ***** ****** **** ** *** **** ***** **** * ** *** *** ***** *** **** ** *** **** ***** ******* **** **** *** ****** *** *** ****** ** **** ** **** *** * ******* **** *** ******* ** ***** ******* *******
*** *** *** ********** ***** ** ************ ** **** *** ***** **** *********** ***** ****** ** *** ** ******* ****** ********** *** *** * *** ***** ***** *** ****** ** **** *** ******* **** * *** *** **** ** ******* ***** ******* ****** ********* **** ** ***** ****

خب من اینارو نمیبینم اینجا اما به شما هم اعتماد پیدا کردم....



شما بگید چیکار کنم با این دل مشغولی دغدغه؟؟
پاسخ:
شمیم عزیزم راستش یک لحظه یکه خوردم  چه نکته ای مطرح شد اینکه خواهر من می نویسد به من اعتماد پیدا کرده ... یک دنیا حرف مهم . گاهی چه راحت  از اعتمادی که به ما شده سوء استفاده می کنیم . خدا نکند که این اعتماد خدشه دار شود ،   مطلب شما شخصی بود به همین جهت حذف شد ولی پاسخ شما رو می نویسم .
عزیزم در هر صورت باید  واقع بین باشیم . رسانه حباب شخصیت ایجاد می کند ،عجایب صنعتی است نگو و نپرس . آنچنان می توان در رسانه راست را دروغ و دروغ را راست نمایش داد که نگو و نپرس ، شمیم عزیز انتقاد هم یک سر حل مساله است و راه حل در خود آن مستتر  تنها کافی است هوشیارانه انتقاد پذیر بود .
البته یادمان باشد هیچ یک از ما کامل نیستیم . همواره همین بوده که وقتی به شخصیت محبوبی در رسانه نزدیکتر می شویم ممکن است واقعیت آن چیزی نباشد که پشت دوربین دیده ایم . عزیزم ما نسبت به عملکرد انتقاد می کنیم نه به شخصیت آنها . در گذشته کوتاه از امر به معروف و نهی از منکر نوشتیم  خانمم انتقاد در زیر مجموعه ی نهی از منکر می گنجد ولی وقتی بخواهی رسانه ای بنویسی برخی نکات را برای جذابتر شدن متن استفاده می کنی ولی محتوای کلام همان نقد و بررسی و تلنگر برای بهبود است . 
قدیمی ها حرف درستی گفتند اینکه دوست آدمو می گریونه دشمن آدمو می خندونه ! 
وقتی مشکلی برات پیش اومد دشمن میادو میگه ای وای من ، می خواستم بهت بگم 
 ولی دوست  قبل از ایجاد مشکل میادو رک و روراست مساله رو گوشزد می کنه !
نه منظورم اون پسته نه کامنت من.اونو حذفش کردین گویا.درسته؟تیترش یادم نیست.اما بعد از دارابی مچکریم بود.یعنی اولین پست توی صفحه ی اول بود.اما امروز اومدم نبودش.
پاسخ:
نه عزیزم گاهی برخی پست ها رو برای ورودی صفحه انتخاب می کنم که علیرغم اضافه شدن پستهای دیگه ولی پست ورودی سر جاش میمونه وقتی هم که تیک ورودی رو از پست بردارم پست میره سر تاریخ انتشار اصلی خودش . در واقع پست حذف نمیشه . میره چند صفحه عقب . اگر پست های قبل رو ببینی پیداش می کنی شمیم جان .
سلام خانم صامتی.
یه کامنتی براتون گذاشته بودم توی یه پستی که در مورد میلاد پیامبر بود.عیدو هم بهتون تبریک گفته بودم.نیستش!!حذفش کردین؟
پاسخ:
سلام عزیزم 
چرا باید تبریک شما رو حذف کنم ؟!  کامنتها در پست مربوط هست باید از اونجا ببینید . اگر ازروی صفحه ی اول کامنت ها رو چک می کنید هر ده  کامنت ، سری جدید قابل رویت هست 
این تلوزیون خجالت نمیکشه برای ی دونه عالم هیچ برنامه ای فیلم تاثیر گزاری. ی کار حرفه ای که جهان اسلام رو تکون بده انجام نمیده .به نظر شما این اهمال کاری چه معنی داره .واسه هدا وامامها هرکدوم ی کار فاخر انجام داده اما پیامبر که وحدت سازه در اولویتاش قرار نداده بعد از 30 سال هنوز آهنگ عصار رو میذاره وفیلم محمد رسول ا....حالا خدارو شکر اینها رو میذاره.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">